هنر پیش از تاریخ

مفرغ های لرستان

مفرغ های لرستان

مفرغ های لرستان

چون درباره چگونگی کشف بیشتر مفرغ های لرستان در موزه ها و مجموعه های شخصی بسیار کم می دانیم، لذا تاریخ گذاری این اشیاء و هویت مردمی که آنها را تولید کرده اند هنوز موضوع بحث های مهیجی در میان دانشمندان است. تاريخ هایی که به مفرغ های لرستان نسبت داده شده است از سال 1500 تا 700 بیش از میلاد متغیر است. بعضی از دانشمندان حتی اوایل قرن هفتم پیش از میلاد را به دورانی که در طول آن مفرغ های لرستان تولید شده اند، افزوده اند.

در میان مردمی که احتمال داده شده است مفرغ های لرستان را آفریده باشند کاسیت های قرن شانزدهم تا دوازدهم پیش از میلاد و سیمری های (Cimmerians) قرن های هشتم و هفتم پیش از میلاد جای دارند. اختلاف های بزرگ در این تاریخ گذاری ها از جهتی به این خاطر است که غالبا تاریخ تولید مفرغ ها را مدت نسبتا کوتاهی در نظر گرفته اند. با وجود این دراین نوشته کوشش شده است تا آن ها به دوران طولانی تری تقسیم شوند. این طرز دسترسی به مسئاله همچنین ممکن است کمک نماید تا اندکی مشکل آفرینندگان مفرغ ها را به راه حل آن نزدیکتر سازیم.

مهرها

برای طبقه بندی مفرغ های لرستان نشانه های کمی به وسيله نمونه هایی از مهرها داده شده است. این آثار مهرهایی هستند که یک جا با مفرغ های لرستان در دکان دست فروشان و در مجموعه ها مشاهده گرديده اند. این مهرها عبارتند از مهرهای حلقه ای و مهرهای مسطح مفرغی. مهر های مسطح غالبا به شکل پرندگان کاملا ساده شده ای هستند که تعداد کمی از آن ها از استخوان ساخته شده است. اما جنس مهرهای استوانه ای از سنگ، بدل چینی و مفرغ است.

مهرهای حلقه ای

در میان مفرغ های لرستان دو نوع از مهرهای حلقه ای ویژه لرستان هستند. در اینجا آن ها را به خاطر شکل کاملا نمایان شان حلقه های نواری و حلقه های قوسی نامیده ایم.
1. حلقه های نواری: حلقه های نواری از یک ورقه مفرغی کنده ساخته شده اند که در جلو پهن تر از قسمت عقب (جایی که در سر باریک یک جا خم شده اند) هستند شکل ۶۸. دایره حلقه های قوسی در جلو به مقدار زیادی پهن شده، و تشکیل دو قوس بالایی و پایینی را داده اند که به طرف عقب در منحنی های تندی از پهنای آن ها کاسته می شود.
2. حلقه های قوسی: حلقه های قوسی ریختگی هستند و در قسمت جلوی حلقه کنده شده اند. اغلب آنها صرفا خراشیده شده اند.

مفرغ های لرستان

حلقه نواری که گفته می شود از لرستان بدست آمده است. بر روی این حلقه نقش دو گاو نر در دو سوی یک درخت حکاکی شده است. جنس آن از مفرغ و متعلق به قرن دوازدهم تا یازدهم پیش از میلاد است. موزه شهر سنت لوئیس.

نمونه حلقه نواری

حلقه نواری ارائه شده در اینجا به عنوان نمونه ای از مفرغ های لرستان، در مرکز طرح درختی را با شاخ و برگی متشکل از فرم های بیضی کنگره ای و نوکدار نشان می دهد که در یک مهر استوانه ای ایلامی دیده شده است. دراین حلقه، درخت در میان دو گاو نر قرارگرفته است. شباهت نزدیک به طرح ایلامی از تاریخ گذاری این حلقه به زمان خیلی جدیدتر جلوگیری می کند.

به علاوه رابطه نزدیک این حلقه نواری با طرح درختی که میان دو گاو رو در روی در حال حرکت قرار دارد، در طرح تاج سلطانی بر روی یک سنگ مرزی بابلی متعلق به حدود سال 1100 پیش از میلاد بدست آمده است. با وجود این در نمونه بابلی، گاو ها دارای همان طرح مشخص گردن و شاخ هایی نیستند که در مهر حلقه ای و نیز در یک کاشی ایلامی مشاهده می گردد. در این دو اثر ابتدا گردن گاو ها به طرز تندی برافراشته می شود. سپس در یک زاویه تقریبا قائمه خم شده و در یک مسیر افقی تا انتهای شاخ ادامه می یابد.

تفاوت حلقه نواری با نمونه های بابلی

بر خلاف این حلقه نواری به عنوان نمونه ای از مفرغ های لرستان، گاوهای بابلی همچنین فاقد سينه کاملا بر آمده، بدن کشیده، پاهای باریک و خوش حالت گاو های روی کاشی ایلامی و حلقه ورقه ای بدست آمده از لرستان هستند. به این ویژگی های اساسی، هنوز که هم می توان تعدادی از ویژگی های جزیی را افزود، تا منشاء این مهر حلقه ای وحلقه های ورقه ای مربوط به آن را در ایران ثابت کرد.

بحث پیرامون تاریخگذاری حلقه های نواری و قوسی

تا کنون هیچ گونه مرحله تحول تدریجی از حلقه های نواری به عنوان نمونه ای از مفرغ های لرستان، به حلقه های قوسی تمیز داده نشده است. نمونه برگزیده در این جا ديو بالداری را نشان می دهد که بر روی جانوران شاخدار ایستاده است. طرح سر از رو به رو انجام گرفته و دست های رو به بالای آن با انگشتان باز تأثیر گیرائی را می آفریند. درعین حال نشان دادن پاها که بر پشت دو جانور شاخدار خوابیده قرار دارند، بدون توصيف هستند. شیوه خطی این طرح و حالت اندکی نامتعادل ديو، این حلقه قوسی را از حلقه کوچکی کاشی ایلامی که آن نیز دیوی را ایستاده بر روی دو جانور یا به احتمال بیشتر دو گریفین نشان می دهد متمایز می سازد.

به نظر می رسد که اختلاف های میان مهر حلقه ای به عنوان نمونه ای از مفرغ های لرستان و کاشی فوق تنها به خاطر مکان و هنرمند نیست. بلکه به خاطر سبک آن است. این سبک در معنی اختلاف در زبان را بیان می کند. برای مثال نقش بال های پرنده در مهر حلقه ای، اسکلت پرنده ای را به یاد می آورد. این شکل بیشتر با گاو لاغر کاشی ایلامی هماهنگ است. از این رو، به طور تجربی این نقش مطابقت بیشتری با آثار قرن دهم تا نهم پیش از میلاد دارد. اما مطابقت آن با گریفین فربه و بر خط زمينه دراز کشیده کاشی قدیمی تر ایلامی (قرن دوازدهم تا پانزدهم هم پیش از میلاد) ضعیف تر است.

تاریخگذاری حلقه های نواری و قوسی

به نظر می رسد دو مهر حلقه ای به عنوان نمونه ای از مفرغ های لرستان دو مرحله مختلف را در هنر مفرغ های لرستان را ارائه می کنند. نخستین مهر که به قرن های دوازد هم و یازدهم پیش از میلاد تعلق دارد، تحت تأثیر زیاد بابل بوده است. و دومی که به قرن های دهم و نهم پیش از میلاد تاریخ گذاری شده است، براساس طرح های ایلامی می باشد. اما ویژگی های برجسته ای را در میان نقش های خطی و غالبا بسیار ساده شده نشان می دهد.

مفرغ های لرستان

حلقه قوسی ریختگی که گفته می شود از لرستان بدست آمده است. بر این حلقه دیوی بر روی دو جانور ایستاده است. پیرامون قرن دهم تا نهم پیش از میلاد. مجموعه N . hceramaneck نيويورك.

مهرهای استوانه ای

مهرهای استوانه ای در میان مفرغ های لرستان که در این جا ارائه شده اند، علی رغم ضعف در ارائه نمونه های مشابه، وضعیت کلی شکل های قدیمی تر ایلامی را به یاد می آورند. به عنوان نمونه، خدای بر تخت نشسته با کلاه شخص را به یاد یک مهر استوانه ای اوایل ایلام میانی می اندازد. با وجود این، تنها برای توصیف واضح ترین فرق ها باید گفت که کلاه در مهر استوانه ای لرستان به طرز متفاوتی شکل گرفته و خدا دارای بال های شمشیر مانندی است.
نقش شیطانک چمپاتمه زده در برابر خدا بر روی مهر استوانه ای مفرغ های لرستان، ممکن است از نقش های مشابهی گرفته شده باشد که یکی از آن ها در یک مهر استوانه ای ایلامی دیده شده است. این نقش کوچک در چندین نمونه ایلامی ظاهر گردیده و گاهی نیز به وسيله صنعتگران مفرغ های لرستان ارائه شده است.

نشانه های هنر آشوری بر روی مهر استوانه ای

با قضاوت از روی چنگال ها، جانور پشت خدا در مهر استوانه ای مفرغ های لرستان یک موجود گربه سان است. از آن جایی که این موجود کلاه شاخداری به سر دارد، شاید ارائه یک شیر، اما نوع فوق طبیعی آن، مد نظر بوده است. نقش این جانور به ویژه تأثیری از فر م های باریک خطی و زاویه دار را القاء می کند. این فرم ها معیارهای سبک هستند که در این جا به عنوان اشاره به تاریخی در قرن دهم یا نهم پیش از میلاد فرض شده اند. ریشه های روی تخت خدا، که در شیوه مشابهی بر روی مهرهای استوانه ای آشوری متعلق به قرن نهم پیش از میلاد و احتمالا جدیدتر آشکار می شود، نشانه ای از تایید این تاریخ گذاری است.

تاریخگذاری مهر استوانه ای

بنابر این چنین برمی آید که تاریخ مهرهای استوانه ای مفرغ های لرستان با تاریخ حلقه های قوسی برابر است. سبک حلقه های قوسی به خوبی توصیف نشده و متفاوت از سبک مهرهای استوانه ای است. می توان گفت که در سبک مهرهای استوانه ای یک یا چند هنرمند قرارداد های معینی -مانند طرح چنگال ها با سربند را که در بیش از یک مهر استوانه ای دیده شده است- به کار برده اند. در حالی که نوع کار بر روی حلقه های مفرغی متفاوت از یکدیگر هستند و به نظر می رسد که تقریبا به طور اتفاقی و بیشتر تک تک خراشیده شده اند تا به وسيله هنرمندان کارآزموده. با وجود این، ارائه نقش هایی مانند دیو، با وجود ناپخته بودن آن ها به علت منعکس نمودن طرح های آن زمان در لرستان اهمیت دارند.

مفرغ های لرستان

اثر یک مهر استوانه ای از سنگ سیاه که گفته می شود از لرستان بدست آمده است. این اثر مهر نقش خدای بر تخت نشسته و هیولاهای گربه سان را نشان می دهد. پیرامون قرن دهم تا نهم پیش از میلاد. مجموعه فروغی، تهران.

پلاك منتسب به لرستان

پلاك چهارگوشه ای که احتمالا یک طلسم است تا یک مهر سنگی، متعلق به نوع مشخصی است که گفته می شود به مفرغ های لرستان منتسب است. این پلاك در یک سو یک غزال و در سوی دیگر شیر خوابیده ای را نشان می دهد که پنجه هایش می بایستی نسخه ساده شده ای از چنگال های هیولای گربه سان باشد. با وجود این، نقش شیر در این پلاك نسبت به نقش های مهر استوانه ای فرم برجسته تری دارد. این برجستگی از جهتی به خاطر مته ای است که در ساختن سوراخ های بزرگ در بدن جانوران به کار رفته است و همچنین به خاطر جزییات سر و به همان نسبت به علت حلقه هایی است که، هر یک با نقطه ای در مرکز صحنه را پر می کنند.

مفرغ های لرستان

اثر نقش دو روی یک پلاک از سنگ صابونی سیاه که گفته می شود از لرستان بدست آمده است. طرف چپ: غزال، طرف راست: شیری که بر زمین نشسته است. مجموعه فروغی، تهران.

استفاده از مته در مهرهای استوانه ای و مهرهای مسطح آشور و بابل از قرن نهم تا ششم پیش از میلاد دیده می شود. این موضوع نشان می دهد که در این زمان سلیقه ها بار دیگر به سوی طرح های برجسته پر کننده جلب شده است. از این رو نقش های اندکی کهن تر و متداول در مفرغ های لرستان که در مهر استوانه ای دیدیم را به آن نسبت می دهیم. گذشته از آن به نظر می رسد که گردن کاملا کمانی و نیرومند شیر در این پلاك، نقش شیرهای دوران هخامنشی را از پیش نشان می دهد.

مهرهای استوانه ای بدل چینی میتانی و آشوری

گذشته از مهرهای مفرغ های لرستان -که به نظر می رسد ویژه لرستان بوده و در جای دیگری پیدا نشده اند- انواع مهرهای دیگری نیز در این منطقه آشکار می شوند. پاره ای از آن ها استوانه هایی هستند از بدل چینی با نقوش کننده انسان، که غالبا به همراه یک درخت کروی به سبک بسیار ساده نشان داده شده اند. این نوع درخت به هنر میتانی یا هوری نسبت داده می شود. این سبک را می توان به قرن های پانزدهم و چهاردهم پیش از میلاد تاریخ گذاری کرد. دلیل این تاریخ گذاری شمار بسیار زیادی از آثار مهرهای استوانه ای مربوط به این سبک بر لوحه هایی است که در نوزی (Nuzi) در بین النهرین شمالی و در آشور بدست آمده اند.

احتمال دارد که این گونه مهرهای استوانه ای در شماره های عظیمی ساخته شده و احتمالا به بهای ارزان به فروش رفته اند. گذشته از آن، چون این مهرها در دوران امپراطوری میتانی معتبر بوده اند، خواستار زیادی هم داشته اند. وضعیت مشابهی از نظر اعتبار نیز برای مهرهای استوانه ای بدل چینی آشوری در قرن های هشتم و هفتم پیش از میلاد متداول گردید. لذا امكان دارد اعتبار نیروی عظیمی چون امپراطوری آشور، بار دیگر با ارزانی نسبی چنان مهرهای استوانه ای همراه شده و توزيع وسيع آن ها را موجب شده باشد.

این دو دسته از مهرهای استوانه ای ممکن است پرکارترین دوران های مبادله میان لرستان و بين النهرين شمالی را منعکس نمایند. از سوی دیگر بیشتر مفرغ های لرستان نفوذ آشوری را نشان نمی دهند. به همین دلیل این موضوع شاید دلالت بر ارتباط اندک میان این دو منقطه در بازه زمانی یاد شده باشد.

مفرغ های ریختگی

در آغاز، تنوع سبک ها و گوناگونی مفرغ های لرستان بیننده را گیج می کند و تنها به تدریج می توان در گرد هم آوردن انواع مشخص اشياء و فرض کردن روابط سبکی و ترتیب آن ها موفق گردید. شماره عظیمی از مفرغ ها ريختگی هستند. آنها اسلحه هایی مانند تبرها، خنجرها و به اصطلاح تبرزین ها را در برمی گیرند. تبرزین ها این نام را به خاطر شباهت ظاهری آن ها به تبرزین های قرون وسطی دریافت داشته اند. در میان آنها کلنگ ها و سرگرز ها نیز وجود دارند. جواهرات مفرغی انواع حلقه ها برای تمام مفصل های بدن انسان از انگشتر تا حلقه های قوزك پا را در بر می گیرند. در میان آن ها همچنین سنجاق ها با انواع سرها به شكل جانوران و پرنده ها با گیاهان و نیز آویزها از انواع گوناگون موجود است.

مفرغ های لرستان

نقش دو گاو نر در دو سوی یک درخت که گفته می شود از غاری در نزدیکی کرمانشاه بدست آمده است. قرن دوازد هم پیش از میلاد موزه بریتانیا. بلندي 4.37 سانتیمتر، قطر دهانه 17.5 سانتیمتر .

طبقه بندی عمومی سایر اشیاء ساخته شده به روش ریختگی

گروه عظیم دیگری از مفرغ های لرستان ساز و برگ اسب ها را تشکیل می دهند، که از میان آن ها تنها دهانه ها و قطعات تزيين صورت را به آسانی می توان مشخص نمود. در صورتی که مورد استفاده اشياء دیگر ناشناخته باقی می ماند.

مفرغ های لرستان

مفرغ های لرستان

بالا: تبر یا تبرزین مفرغی از لرستان که با یک جانور گربه سان و یک جانور گربه سان ديو تزیین شده است. قرن دهم تا نهم پیش از میلاد. بلندی 11 سانتیمتر، پهنا 21.8 سانتیمتر. (مجموعه گدار( A. Godard پایین: عَلَم مفرغی با نقش دیوها از لرستان . قرن نهم تا هشتم پیش از میلاد . بلندی 17.5سانتیمتر ، پهنا 6 سانتیمتر مجموعه M . T . Ullendeschooten ، بروکسل.

شناخته شده ترین مفرغ های لرستان معروف به عَلَم ها هستند. این عَلَم ها از یک جفت بز کوهی یا یک جفت جانور گربه سان مانند پلنگ یا شیر با یک نقش دیو آسا با گربه سانان یا حیوانات دیگر تشکیل شده اند. احتمالا همه این عَلَم ها در اصل بر پایه ای بطری مانند جای می گرفته اند و با میله ای باریک یا یک سنجاق در جای خود محکم می شده اند .

گروه دیگری از مفرغ های لرستان از اشیائی تشکیل می شود که به صورت «راپوسه» بوده و کنده کاری شده اند. سنجاق ها با سرِ دیسک مانند، پلاک ها برای کمربند ها و تيردان ها، وظرف ها با شکل های گوناگون به این دسته تعلق دارند.

مفرغ های لرستان

تبر از لرستان با کتیبه ای از سلطان شیلهک اینشوشینک (پیرامون سال 1151 – 1165 پیش از میلاد) . مجموعة فروغی ، تهران .

دوره هایی که برخی از مفرغ های لرستان را می توان به آن ها منتسب دانست

تعداد اندکی از مفرغ های لرستان را می توان در دوران هایی که در بالا در مورد مهرها اشاره شد، جای داد:
1. یکی دوران قديم تحت تأثير قوی کاسیت و میتانی.
2. دوران دوم که در آن سبک گیرایی بر پایه طرح های ایلامی به وجود می آید (بطور تجربی این مرحله ممکن است به قرن های دهم و نهم پیش از میلاد تاریخ گذاری شود).
3. دوران سوم که در آن فرم های قدیمی تر به انواع گوناگون تبدیل گردیده و گسترش یافته اند. امکان دارد که این دوران تا پایان قرن هفتم پیش از میلاد ادامه داشته است.

مفرغ های لرستان

دو دهانه و تزيين صورت است از لرستان . قرن هشتم تا هفتم پیش از میلاد. بالا: طول میش کوهی از سینه تا دم 18.5 سانتیمتر. موزه دانشگاه فيلادلفيا . پایین: طول میش کوهی 12.5 سانتیمتر. مجموعه شخصی.

خنجرها و پیکان های کتیبه دار

مسلما همه اشياء مفرغ های لرستان را می توان در دوران های یاد شده طبقه بندی کرد. اما اشیائی را که می توان به طور مطمئن به قدیم ترین دوران منسوب نمود، خنجرها و تبرهایی هستند که کتیبه دارند و از سلاطين بابلی قرن های دوازدهم و یازدهم پیش از میلاد نام می برند. دلیل این که چرا خنجرهای کتیبه دار فوق در لرستان پیدا شده اند موضوع بحثی است در میان دانشمندان در حالی که به طور غير قابل انکاری تعداد معینی از آن ها به خدایان اهداء گردیده و احتمالا در محراب های مقدس به امانت گذارده شده بودند. امکان دارد که بعضی دیگر به عنوان پاداش به سرکردگان یاری دهنده لايق داده شده باشند. تعبیر دیگر بر این است که اسلحه ها از معابد بابلی و ایلامی غارت شده اند.

مفرغ های لرستان

به طرف چپ: علم مفرغی با بزهای کوهی جوان احتمالا از لرستان. قرن دهم تا نهم پیش از میلاد موزه دانشگاه، فیلادلفيا. وسط: علم مفرغی از نوع بدست آمده از لرستان با بزهای کوهی، احتمالا قرن دهم تا نهم پیش از میلاد. سوره دانشگاه، فیلادلفيا طرف راست: علم مفرغی از نوع بدست آمده از لرستان. احتمالا قرن دهم تا نهم پیش از میلاد. مجموعه M . T . Ullens de Schooten ، بروکسل.

به هرجهت این خنجرها و تبرها بعدها به عنوان الگو مورد استفاده قرار گرفتند، و فرم های تا اندازه ای مبالغه آمیزتری در لرستان تولید گردید.

نمونه کاسه مفرغی منتسب به غاری در کرمانشاه

گفته می شود که احتمالا کاسه ای که از غاری در کرمانشاه به همراه دو خنجر پیدا شده است، مربوط به مفرغ های لرستان است. تزیین آن درختی است که در میان دو گاو در حال حرکت جای دارد و رابطه بسیار نزدیکی با نقش مهر حلقه ای دارد. هر دوی آن ها با طرح های بابلی، که نه انحنای مشخص گردن و نه سینه به طور زیاد برآمده ای دارند فرق می کنند. گذشته از آن، دست های بالا آمده هر یک از گاو ها از ایجاد حالت مستحکمی که یک هنرمند بابلی برای نقش هایش جویا بود جلوگیری می کنند. از سوی دیگر، در ایران غالبا به رابطه طبیعی با خط زمینه توجهی نشده است. یک مثال خوب نقش بز و مردی است بر روی ظرفی از شوش که به طور مسلم بسیار قدیمی تر است.

گویا اکثریت مفرغ های لرستان به دوران های دوم و سوم تعلق دارند. اما هنوز تمیز دادن آن ها از یکدیگر مشکل است. در این جا تنها تعداد کمی از انواع مفرغ ها مورد بحث قرار خواهند گرفت و برای طبقه بندی کردن آن ها می توان تنها پیشنهاد های بسیار تجربی ابراز داشت.

عَلَم ها

درمیان مفرغ های ریختگی عَلَم ها بیشترین تنوع در سبک و شكل را نشان می دهند. احتمالا علم هایی که به طور ساده و طبیعی با دو بز کوهی کوچک شکل گرفته اند قدیمترین آن ها هستند. در عَلَم هایی که بدن بز کوهی کشیده تر بوده و پیرو یک اصل مجرد تزیینی گردیده اند، تاریخ آن ها به زمان جدیدتر می رسد. دراین عَلَم ها انحنای شاخ ها جواب گوی انحنای گردن است که در سراسر بدن ادامه می یابد. چنین تمایلی به سوی تجرید بیشتر و فرم های ساده شده تر در مهرهای استوانه ای لرستان با تاریخی تقریبی در قرن دهم یا نهم پیش از میلاد مشاهده شده است.

سبک و روش ساخت عَلَم ها

در عَلَم های مزین با موجودات گربه سان چنان پیشرفتی، از یک نوع طبیعی تر به نوع مجردتر، مشاهده نشده است. به جای آن، جانوران گربه سان با گردن های بلندی که به طور تزیینی انحناء یافته اند، مستقیما آشکار می شوند. این گربه سانان گردن دراز شخص را به یاد دیو روی یک مهر استوانه ای ایلامی از چغازنبیل می اندازد. که احتمالا جدید تر از توده مهرهای بدست آمده از منطقه فوق بوده و شاید همزمان با مفرغ ها باشد.

مفرغ ها احتمالا از موم شکل می گرفتند و سپس با آب کردن تدریجی موم به جای آن مفرغ می ریختند. به نظر می رسد که سر گربه سانان از چنبره هایی تشکیل می شده است، چنبره هایی که چشم ها و فك ها را درمیان می گرفتند.

تاریخگذاری عَلَم ها

احتمال زیادی دارد که با دقت شکل یافته ترین عَلَم ها، قدیمی ترین آن ها باشد. در صورتی که، آن هایی که با روش «کم کاری» به وجود آمده اند، احتمالا به دوره جدید تری تعلق دارند. از این رو به نظر می رسد که عَلَم های مرکب (نقش هیولایی که از سر و بالا تنه انسان و پایین تنه جانوران ترکیب شده است) از عَلَم های بز کوهی و جانورگربه سان (نقش و طرف راست) ساده تر بوده و جدید تر باشند. اگر چه تمایل قوی به سبک هندسی در ترکیب این علم ها مربوط به سبکی است که در اینجا مشخص کننده هنر آغاز هزاره اول پنداشته می شود.

بنابر شایعاتی چنین عَلَم هایي يك جا با سفال هزاره دوم پیش از میلاد بدست آمده اند. با وجود این پیش از ارائه مدارك قاطع از طریق کاوش های باستان شناسی كنترل شده نمی توان کاری انجام داد، جز این که توجه خواننده را به ترکیب قوی خارق العاده ای که به وسیله این عَلَم ها ارائه شده است، جلب نمود.

نمونه عَلَم

در عَلَم از مفرغ های لرستان که در این جا نمایش داده شده است، موجود دیو مانندی از حلقوم هيولاهایی گرفته است. آن ها دارای فک یا منقار باز و تاج خروس بوده و احتمالا گریفین هایی را نمایش می دهند. یک جفت از سرهای مشابه با منقارهای بسته در قسمت پایین ظاهر می شوند که به طور روشنی چون سرهای گریفین قابل تشخیص هستند. قسمت پایین موجود دیو مانند از کفل و ران های جانور و پاهای انسان تشکیل یافته است. انگشتان این پا ها که گویی از بالا دیده می شوند سیبیل های از بنا گوش در رفته صورت دیو را تشکیل می دهند.

دو صورت دیگر با چشم های خیره شده در بالا آشکار می شوند. به طور مطمئن مردم آن زمان چنین می انگاشتند که این چشم ها و ترکیب فرم های انسانی و هیولایی وسیله نیرومندی برای جلوگیری از نزدیک شدن دیو های اهریمنی بوده اند. با این حال اهمیت ویژه این عَلَم و دیو های ترکیبی در مفرغ های لرستان ممکن است که هیچ گاه شناخته نشوند.

نحوه برپایی عَلَم ها

در مورد چگونگی بر پایی عَلَم ها صرفا می توان پیشنهاد هایی را برای عَلَم های بز کوهی به دست داد. در این عَلَم ها از میان حلقه ای که بزهای کوهی با دست های خود بر آن تکیه کرده اند غالبا لوله ای گذشته است. در پاره ای موارد این لوله ها در اثر فاسد شدن به طور همیشگی به عَلَم چسبیده اند. امكان دارد که این لوله یک گل با شاخه ای نازك و يا شايد سنجاقی را با سری به شکل یک میوه مانند انار در خود نگاه می داشته است. با چنان عامل گیاهی این بزهای کوهی نمایشی سه بعدی از موتیف مقدس یک درخت در میان دو بز هستند.

همین موضوع در حلقه افساری عرضه شده است که ایلامی قلمداد می گردد. اگر این فرضیه را بتوان ثابت کرده، به نظر می رسد که احتمالا عَلَم های بز کوهی به طرح های ایلامی بازگشته اند.

بحث هایی در خصوص کارکرد های فرهنگی عَلَم ها

نمایش بز کوهی با یک درخت، که همچنین بر یک مهر استوانه ای از لرستان بدست آمده است، این حقیقت را به یاد می آورد که در دره ی هاراموش (Haramosh Valley) یک درخت و جانوران شاخدار با یک الهه مادر پیوند یافته اند. شاید مفهوم مشابهی نیز در لرستان رایج بوده است. با این وجود، بز کوهی و میش کوهی جانوران بومی لرستان بوده و طبیعتا در هنر تصویر نگاری این منطقه می توانستند ظاهر شوند.
این که آیا دو جانور گربه سان با یک درخت در سر سنجاق، نشان دهنده آن است که موجودات گربه سان می بایستی به همان روش بزهای کوهی در عَلَم ها بازسازی بشوند، و یا این که آن ها به عقاید مشابهی تعلق دارند، مسائلی هستند که ناشناخته باقی می مانند.

طبیعت گرایی

سایر مفرغ های لرستان شاید بدون هیچ معنی عمیق تری صرفا از طبیعت و زندگی جانوران گرفته شده اند. به برای نمونه می توان به نوعی سنجاق که در تصویر نمایش داده شده اشاره نمود. در این سنجاق یک جانور گربه سان که ممکن است شیر یا پلنگ و یا یک سگ باشد یک بز کوهی و یک میش کوهی را تعقیب می کند. این حرکت به وسیله بازی با منحنی هایی بوجود آمده است که نه تنها به طور بصری خرسند کننده است، بلکه همچنین جهش مایوسانه و نافرجام جانوران شاخدار را بیان می کند که از تعقیب کننده خود می گریزند .

مقایسه این اثر با موتیف مشابهی در صحنه فرعی یک مهر استوانه ای ایلامی که شیری را در تعقیب یک بز نشان می دهد، نیروهای گویا و کیفیت زیبای پاره ای از مفرغ های لرستان را به خوبی آشکار می سازد. اگر تاریخ گذاری ما در مورد سرهای گربه سانان به دوران جدیدتر که در روش بسیار ساده شده ای ارائه گردیده اند درست باشد، تاریخ این سنجاق بایستی در حدود سال ۸۰۰ پیش از میلاد باشد.

اهمیت نقش دیو با شاخ های میش کوهی

گلدسته های عجیب چهاوش یا گردی، که در این جا عصاهای مرصع نامیده شده اند اصطلاحی که به وسيله اریک اشميت (Erich Schmidt) تثبیت گردید، تشکیل گروهی را می دهند که ما مایل هستیم به خاطر مار پیچ دقیق سر گربه سانان، و هاشور کاری پر زحمت طرح چارچوب ها، آن ها را در ترتیب زمانی لرستان در دورهای نسبتا قدیم جای دهیم. توجه به این موضوع که چگونه هنرمند با توانایی نقش میش کوهی دیو مرکزی را با موجودات گربه سان در دو سوی وی مربوط می سازد و گاهی برای پر کردن فاصله میان نقش و چارچوب از گل های روزت استفاده می کنند جالب است.

مفرغ های لرستان

سنجاق مفرغی ازنوع بدست آمده از لرستان، با بز کوهی ، میش کومی و جانور گربه سان در تعقیب آنها مجموعة فروغی، تهران.

نقش دیو با شاخ های میش کوهی نشان می دهد که تا چه مدتی این موجود در مناطق جنوب غربی ایران بقاء داشته است. ما نخستین دیو را بر یک مهر سطح پیش از تاریخ یافتیم. آن گاه دوباره آن را بر سنگ یاد بود تاریخی اون تاش گال از شوش مشاهده کردیم. اکنون این موجود بر روی مفرغ های لرستان آشکار می شود. این موضوع نشان می دهد که تا چه اندازه میراث ایرانیان باستان در مفرغ های لرستان حفظ گردیده است.

مفرغ های لرستان

 «عصای مرصع » مفرغی از نوع بدست آمده در لرستان که دیوی را با شاخ های میش کوهی و گربه سانان نشان می دهد.

یراق و تزیینات صورت اسب

یکی از گیراترین گروه های مفرغ های لرستان قطعات تزيين صورت اسب را شامل می گردد . این قطعات معمولا عبارتند ازیک جفت جانور یا هیولا که با یک میله محکم مفرغی به هم متصل شده اند. آزمایش جالب توجهی که گیرشمن در مورد تعداد زیادی از قطعات فوق به عمل آورد نشان داد که در هیچ یک از این میله ها کوچکترین اثری از مورد استفاده قرارگرفتن دیده نمی شود.

نظر گریشمن در مورد یراق و تزیینات صورت اسب

کشاورزانی که این قطعات تزيين صورت اسب را از زیر خاك در آورده اند آنها را «زیرسری» می نامند. گیرشمن پیشنهاد می کند که با قرار دادن چنان دهانه اسبی در زیر سر مُرده، این توهم به وجود می آید که شخص مُرده سفر آخرت خود را بر پشت اسب یا در یک ارابه به انجام می رساند. هرچند این امکان وجود دارد که وی در دوران زندگی خود یکی از افراد گروه ممتاز ارابه رانان یا سوارکاران بوده باشد.

مطمئنا روزی فرا خواهد رسید که تشخیص قطعات صورت قدیمی تر و جدید تر از یکی دیگر ممکن شود. اما در حال حاضر چنان تقسیمی نمی تواند با نتایج حاصله از اشیاء بدست آمده صورت پذیرفته و اثبات گردد. در پاره ای از قطعات صورت (مانند آن هایی که در نقش ارائه شده اند) در گرداندن سر جانوران به حالت راست گوشه نسبت به بقیه بدن و شکل بخشی آن ها به صورت سه بعدی از یک شیوه کهن در هنر ایران استفاده شده است. با وجود این، هیچ دلیلی برای فرض این موضوع وجود ندارد که قطعات صورت قدیمی تر آن هایی هستند که مانند قطعه ارائه شده در تصویر، سر جانور در همان مسیر بدن نشان داده شده باشد.

تفاوت های سبکی یراق و تزیینات صورت اسب

اختلاف های سبکی میان دو جفت قطعه ازتزیینات صورت اسب نمایش داده شده در این جا قابل توجه هستند. در جفت زیرین بدن ها کاملا مسطح بوده و صرفا یک طرح خطی را بر سطح نشان می دهد. سرها به صورت مجسمه آزاد ساخته شده اند، بدون آنکه وجه تمایز زیادی از قسمت های مسطح داشته باشند. در جفت دیگر شکل بخشی بیشتر، فرم های برجسته بیشتری را باعث شده است. احتمالا چنان اختلاف هایی اکثرا نشان می دهد که این قطعات در کارگاه های گوناگون و محل های متفاوت ساخته شده اند و اختلاف زمانی در خلق اشیائی از چنان نوع مشابه وجود ندارد.

مفرغ های لرستان

مفرغ های لرستان

بالا: تزيين صورت اسب به شکل یک اسب، احتمالا از لرستان. قرن هفتم تا هشتم پیش از میلاد بلندی ۸ سانتیمتر، درازا ۱۰ سانتیمتر، والترز آرت گالری ( Walters art Gallery) پایین: جزئیاتی از یک نقش برجسته متعلق به سناخریب (۶۸۱- ۷۰ پیش از میلاد ) که طرز بکار بردن این قطعات تزيين صورت اسب را نشان می دهد. موزه بریتانیا.

گویا شکل بخش برجسته در یک اثر با قطعات صورتی که به شکل اسب هستند ارتباط داشته است. شاید بتوان آن را در مقایسه با یک نقش برجسته آشوری که بنا بر روایت به سناخريب (681-704 پیش از میلاد) نسبت داده شده است تاریخ گذاری نمود. این نقش برجسته دست کم علائمی کلی برای تاریخ قطعات تزیین صورت اسب در لرستان را در اختیار ما می گذارد. اگر چه ممکن است پایان آن ها را مشخص نماید.

نمونه های کمی از مفرغ های نوع ريختگی لرستان که در اینجا نشان داده شده اند، شاید برای ارائه تصوری از گیرایی این اشياء و مشکلات آزار دهنده ای که در تاریخ احتمالی و مفهوم آن ها به وجود آمده است کافی باشند.

راپوسه

کارهای راپوسه مفرغ های لرستان شاید گیراتر بوده و حتی برای جایگزین شدن در زمان، مشکل بیشتری را به وجود می آورند. در اینجا طرحی از پایین ترین کتیبه رویه تیردانی که از سرخ دم بدست آمده است عرضه می کنیم. از آنجایی که اغلب با موضوع دو گاو نر در دو سوی یک درخت برخورد کرده ایم، لذا در مورد آن نیاز به توضیح زیادی نیست. در مقابل، نقش تا اندازهای طبیعی موضوع روی مهر حلقه ای و کاسه نقش گاو ها (اشار شده در بالا)، در این جا در یک روش تجریدی بیشتری ارائه شده اند.

مفرغ های لرستان

ردیف زیرین رویه یک تیردان از سرخ دم در لرستان. موزه هنر متروپولیتن نيويورك.

بدن آن ها با یراق های جواهر نشان محدود گرديده، و يراق های مشابه بیشتری دور تا دور بدن و مخصوصا به دور پاها، پیچیده شده اند. نتیجه بدست آمده بی شباهت به قطعه ای از یک کاشی ایلامی در شکل نیست. همچنین در حالت نقش ها و به ویژه در گردن قوس دار آن ها، ممکن است رابطه ای با سبک تزیینی ظریف مارلیک احساس شود.

نقش روی کتیبه تیردان از سرخ دم، که در مقایسه با جام مارلیک و حتی با قطعه کاشی بدست آمده از شوش، کمی بی قواره به نظر می رسد، ممکن است اندکی جدید تر از هر دوی آن ها باشد. بنابر این امکان وجود دارد که آغاز هزاره اول را تاریخی برای این موتیف و طبیعتا برای تمام تیردان پیشنهاد نمود. این وضعیت تیردان بدست آمده از لرستان را در دورانی قرار خواهد داد که در آن تمایل کلی برای سبک هندسی ساده را در مهرها و مفرغ ها اصل مسلم دانسته ایم.

تاریخگذاری راپوسه ها

دلیل کوچکی در زمینه سبکی برای این تاریخ گذاری راپوسه ها به وسیله طرح چند خط موازی هفت و هشت (مایل به چپ و راست) ارائه شده است. این طرح یکی از مرزهای افقی جدا کننده کتیبه ها را در رويه تيردان بدست آمده از سرخ دم بوجود می آورد. همین طرح در مرزهای افقی جام حسنلو (که ردیف ها را از هم جدا می کند) بدست آمده است. این جام با اطمینان بیشتری به قرن نهم پیش از میلاد تاریخ گذاری شده است. نقوش این نمونه از مفرغ های لرستان از بخش های زیر تشکیل شده است:

مفرغ های لرستان

راپوسه مفرغی شاید یکر سنجاق کرد از نوع بدست آمده در لرستان الهه با خدمتکاران. مجموعه Vonder Heydt, موزه ريتبرگ (Rietberg) ، زوریخ

نقش الهه

یک قطعه شکسته نوع راپوسه (جام) از مفرغ های لرستان (شاید بخشی از یک سنجاق باشد) در ارائه نقش یک زن در حالت تمام رخ، و کسانی که احتمالا خدمتگزاران وی هستند، سبکی را نشان می دهد که با نقش روی تیردان از لرستان مربوط است. با وجود اغراق در طرح، نقش این زن احتمالا الهه ای را نشان می دهد که در میان دو درخت با شاخه هایی مانند شاخه های نخل خرما و ساقه هایی که در فاصله های کم و بیش منظم دارای نوار جواهر نشان هستند، قرار دارد.

خدمتگزاران الهه که احتمالا دو کاهن هستند به نظر می رسند، جانوران شاخداری را (که تنها یکی از آنها باقی مانده است) بدست گرفته اند. شخص ممکن است برای بار دیگر به مجموعه الهه، جانوران شاخدار، و درختی بیاندیشد که مکررا در طول این نوشته به خاطر آورده شده است.

نقش شیطانک

گذشته از الهه، در نوع از مفرغ های لرستان شیطانکی کوچکی نیز وجود دارد. این شیطانک احتمالا همان موجودی است که روی مهرهای استوانه ای ایلامی و همچنین بر یک مهر و یک مفرغ از لرستان مشاهده شده است. در سوی دیگر الهه گل روزتی است که زمینه را پر می کند. اما ممکن است که این نقش مفهوم ویژه ای نیز داشته باشد. خود الهه سنجاق های سرگرد بزرگی را، که نوك آن ها از شانه های وی بالا آمده اند، به سینه زده است. این طرز استفاده از سنجاق از نقوش روی ظرف های یونانی شناخته شده است. هر چند که در آن جا سنجاق ها دارای اندازه معمولی هستند.

تزیینات مکمل نقش

این الهه بزرگ با صورت نقاب مانند و کاهنان یا خدمتگزاران با موهای شبیه جارو، ریش متفرق، بینی به طور عجیبی دراز با نوك پیازی، و لباس های بلند ریشه دار، با یراق های جواهر نشان که بر تن دارند، به نظر می رسد از دنیایی چنان متفاوت از جهان ما گرفته شده اند که انگار و هدف های آن شاید برای همیشه برای ما ناشناخته باقی بماند. در حالی که احتمالا برای همیشه بحث هایی در ارتباط با شناسائی مردمی وجود خواهد داشت که تصور زنده صنعتگری ظریف، و احساس هنری جالب توجه آن ها جوابگویی برای تولید مفرغ های لرستان بوده است.

پیروی نقش از رسم های کهن محلی

شاید این پیشنهاد پر اشتباهی نباشد که صنعتگری در خاور نزدیک معمولا از نسلی به نسلی دست به دست گشته است و صنعتگرانی که برای سروران سیاسی لرستان کار کرده اند اهمیت ندارد که آن ها در دوره معینی چه کسانی بوده اند. و آن هایی که شاید هم سعی کرده اند طبع فرمانروایان خود را خشنود سازند به هرحال مردمانی بوده اند که یک رسم کهن و محلی را در سرزمینی که ممکن است به درجاتی یکی از مناطق پناهگاهی ایران بوده باشد، با موضوع ها و فنون حفظ شده در طی قرن های متمادی ادامه داده اند.

 

مطالب بیشتر:

طراحی کارت ویزیت خلاقانه : راهکارهای طراحی

طراحی گرافیک : انواع رویکرد ها

هنر ایلام جدید

اشیاء لعابدار ایلامی

طراحی حرفه ای ست اداری

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

1 دیدگاه در “مفرغ های لرستان

  1. ممنون از مقاله خوبتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *