تپه باستانی مارلیک
تپه باستانی مارلیک در شمال ایران واقع شده است. مسیر دستیابی به این محوطه از طریق جاده قزوین به رشت در ساحل دریای مازندران است. پس از گذشتن از میان زمین های خشک و غبار آلود به دره سفید رود -که در آن بوته های سبز از میان صخره های خاکستری عریان بالا آمده اند- می رسیم. در دره سر سبز گوهر رود است که تپه باستانی مارلیک قرارگرفته است. پس از یک ساعت پیاده روی از میان مزارع برنج و درختزارهای زيتون، شخص از ته دره به فراز تپه ای می رسد. این تپه جایی است که در آن عزت الله نگهبان و هیئت وی در حدود پنجاه و سه قبر را طی مطالعات باستان شناسی، حفاری کرده اند.
قبرهای تپه مارلیک
بعضی از این قبرهای تپه باستانی مارلیک کاملا بزرگ و تقریبا راست گوشه هستند. نخستین قبری که مورد کاوش قرار گرفت به اندازه 5×6 متر بود. این قبر با سنگ های بزرگ و به طرز ناهموار تراشیده ای، ساخته شده بود. همچنین دیواره آن نیز از سنگی یکپارچه تشکیل شده بود. در انتهای غربی قبر سکویی وجود داشت که در برابر آن هدایای زیادی قرار گرفته بودند. به هنگام گزارش اولیه، حفار احتمال داد که این سکو قربانگاهی بوده است. از این رو این اطاق را به عنوان یک محراب مشخص نمود. اما به علت شباهت آن با قبرهای دیگر- که به طور غیر قابل تردیدی به عنوان قبر به کار رفته بودند- اکنون این تفسیر برای نخستین قبر مکشوف نیز مورد قبول واقع شده است.
گمان می رود جسد نخستین قبر کاوش شده در تپه باستانی مارلیک بر روی سکوی فوق گذارده شده بوده است. بنا به گفته حفار در تپه باستانی مارلیک تنها دو اسکلت بدست آمده است. لذا چنین به نظر می رسد که بقيه آن ها ناپدید شده اند. همان گونه که رابرت دایسون (Robert H. Dyson) اشاره کرده است، در مناطقی با وضعیت گاهی مرطوب و گاهی خشک این یک نتیجه عمومی است. یعنی اینکه در اثر نفوذ آب، رگبار باران و برف اسکلت ها تجزیه می شوند.

محتویات قبرها
در میان هدایای نخستین قبر کاوش شده در تپه باستانی مارلیک، یک «قوری» نقره ای با نشانده های طلا و پولک های طلایی برجسته ای که احتمالا بر لباس ها دوخته شده بودند بدست آمده است. اسلحه های به دست آمده از تپه باستانی مارلیک شامل شمشیرهایی بودند که پیش از گذاردن در قبر، آن ها را از روی عمد خم کرده و شکسته بودند. از اشياء بسیار جالب توجه به دست آمده از تپه باستانی مارلیک سرپیکان های بالدار هستند. این سر پیکان ها می بایستی نسبت به پیکان هائی که پیشتر در خاور نزدیک باستان به کار می رفتند، زخم های بدتری را باعث می شده اند. این نوع جدید سر پیکان می تواند با اشياء مشابه بدست آمده از مناطق روسیه و طالش در ایران همسان باشد.
قبرهایی که در تپه باستانی مارلیک کاوش شدند همچنین محتوی ظرف هائی بودند به شکل گاوهای کوهاندار. این نوع ظروف از نوع ظروفی هستند که گاوهای املش نامیده شده اند. املش شهری است که احتمالا چنین اشیائی برای اولین بار از آنجا خریداری گردید.
انواع قبرها
بعضی از قبرهای تپه باستانی مارلیک بسیار کوچکتر از نخستین گور بودند. اندازهای این قبرها پیرامون 1.5×2 تا 1 متر گزارش شده است. آن ها از تخته سنگ های زرد و با دقت چیده شده بنا شده بودند. طرح این قبرها متفاوت بود. قسمتی از یکی از آن ها گرد شده بود، در حالی که دیگری چهار گوش بوده و به یک گودال شباهت داشت. که به قضاوت این نویسنده [!] پیرامون 1.5 تا 2 متر گود بوده است. هر دو نوع آن ها گنجینه هایی غنی از طلا و ظروف نقره، سلاح ها، پیکره های کوچک مفرغی و سفال را در برداشتند.
بنا به گفته حفار تپه باستانی مارلیک، قبرهایی نیز بودند از نوع سوم، که به طرز بسیار خوبی از سنگ ناهموار و ملاط گل رس ساخته شده بودند. گفته شده است که این قبرها بقایایی نه چندان غنی و نه چندان گوناگون داشتند. اندازه تقریبی این قبرها 3×3 متر بود.
چهارمین نوع قبرهای تپه باستانی مارلیک کوچکتر از بقیه بودند. این نوع قبور تنها یک دهانه و مجموعه ای از دندان های اسبی را در برداشتند.
در اینجا سئوالی که پیش می آید ایت است “که آیا گوناگونی در قبرها نشان دهنده این هستند که گورستان فوق در طول دورانی آن چنان طولانی مورد استفاده بوده است که شکل قبرها در طول آن عوض شده است یا نه؟” ما مجبوریم منتظر تحقیقات دیگری در مورد گروه قبرهای تپه باستانی مارلیک باشیم تا بیاموزیم که آیا اختلاف میان گورهای مارلیک به خاطر دفن نسل های متعددی از اشراف منطقه بوده است یا نه.
جام ها و ساغرها
ظاهرا اختلاف های فاحش در سبک جام ها و ساغرهای به دست آمده از تپه باستانی مارلیک که تا کنون به چاپ رسیده اند، اختلاف زمانی آن ها را به ذهن می آورد. شاید زیباترین آن ها جامی است از نوع «راپوسه» با دو گاوی که درخت خرمایی را در میان گرفته اند. سر های این دو گاو کاملا شکل بخشی شده خود را در راست گوشه هایی نسبت به نقش برجسته بقیه بدن، به سوی بیننده گردانیده اند (نقش ۲۲ الف). علی رغم کوششی که به وسیله حالت افسانه ای جانوران و طرح ریزی غیر طبیعی بدن آن ها بر تصور تحميل می شود، این جانوران نيرومند، زنده و قانع کننده به نظر می رسند. این موضوع حتی به بال های بزرگی کشیده می شود که گاو ها را به مانند موجوداتی فوق طبیعی ویژگی می بخشند.
مشکلات تاریخ گذاری جام ها و ساغرها
هر فرمانروایی این جام به دست آمده از تپه باستانی مارلیک را در گنجينه خویش داشته، آن را اثر گران بهایی تلقی می نموده است. سوال هایی از قبیل این که “این اشیاء گرانبها در چه زمانی ساخته شده اند؟ آیا آن ها در دربار اشخاصی که در مارلیک مدفونند ساخته شده اند؟ یا از جایی دیگر آورده شده اند؟” اگر تاریخ یک شیئی تثبیت گردید -هر چند هم که مبهم باشد- آسانتر می تواند در یک متن تاریخی جایگزین شود. از آنجایی که هیچ کتیبه ای همراه اشیاء بدست آمده از مارلیک نبوده است و تا کنون هیچ مدرکی از تجزیه راديو کربن وجود ندارد، تنها می توانیم امیدوار باشیم که در مقایسه آن ها با اشیاء تاریخ دار مربوط که از جاهای دیگر کشف شده اند تصور کمی از تاریخ این اشياء را بدست آوریم.

جام طلا از مارلیک که با نقش گاوهای بالدار در دوسوی درخت تزیین شده است. قرن دوازدهم تا یازدهم پیش ازمیلاد. موزه ایران باستان، تهران. بلندی ۱۹ سانتیمتر.
تاریخ جام به دست آمده و رابطه آن با هنر ایلام
طبیعت گرایی گاو های به دست آمده از تپه باستانی مارلیک پیشنهاد می کند که آن ها از نظر زمانی از یکی از دو دوره هنر آشوری اخذ شده اند:
1. طبیعت گرایی هنر درباری غنی و نرم اواخر دوران آشور جدید. یعنی بازه زمانی عصر تیگلتپیلسر سوم (745-727 پیش از میلاد) تا آشوربانیپال (۶۲۷-۶۶۸ پیش از میلاد)،
2. طبیعت گرایی با روح و داستانی دوران آشور میانی در پایان دوران مفرغ جدید. یعنی بازه زمانی قرن های چهاردهم تا دوازدهم پیش از میلاد.
شباهت جام به هنر آشور میانی
محققان بر این عقیده اند که شباهت های متعدد جام به دست آمده از تپه باستانی مارلیک با آثار هنری آشور میانی، اشاره به دوران قدیمی تری از آشور جدید دارد. گذشته از آن موتیف گاوها با یک درخت در دوران جدید معمول نمی باشد. درصورتی که این موتيف اغلب در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد دیده می شود.
برای مثال، می توان به تزیین لباس بلند و تاج سلطان بابل بر روی یک سنگ مرزی با تاریخی در حدود سال 1100 پیش از میلاد اشاره کرد. شیوه ای را که در آن سر گاوهای ساغر به دست آمده از تپه باستانی مارلیک به صورت پیکره آزاد کار شده اند. از این رو این نمایش پیکره آزاد، به طرز فعال تری در فضای پیرامون سهیم گشته اند. همچنان که به وسيله ظروف قیر طبیعی دوران ایلام قدیم پیشنهاد شده است، ممکن است به رسوم ایلامی پیگیری نمود.
حقیقت این که این رسم کهن به وسيله هنرمندان دوران های جدید تر در شوش ادامه یافت. این موضوع با یک پاگرد مفرغی دری از شوش که احتمالا به زمان ایلام میانی تعلق دارد نشان داده شده است. اسب ها و گاو ها در حال راه رفتن به دور این ظرف نقش شده اند. بدن آن ها به صورت برجسته ارائه گردیده و سر آن ها به سوی خارج برگشته و کاملا شکل بخشی شده اند.
فرم های ساده شده جام مارلیک در جام طلایی کلاردشت
در یک جام طلایی از کلاردشت در استان مازندران، سر های جانورانی که در این جا ماده شير تلقی شده اند به طور جداگانه ساخته شده و تا اندازهای ناشیانه بر نقش برجسته بدن ها پرچ شده اند. به جای شکل بخشی زیرکانه ساغر گاودار تپه باستانی مارلیک، جانوران جام کلاردشت بیشتر جزییات را به طرح های خطی کاهش داده اند (شکل ۹۱).
این جانوران بر گونه و کفل خود طرح چهار خط شکسته دوار، شبیه صلیب شکسته را دارند. این صلیب های شکسته احتمالا از پیچش ستاره شانه ای گرفته شده است که غالبا در نقوش شیر های خاور نزدیک یافت می شود. احتمالاتی در رابطه با تزیینی بودن این نقوش مطرح شده است.با وجود این نظراتی نیز در باب نمایش شیر ماده به عنوان نمادی از موجودات فوق زمینی نیز مطرح شده است. گفته می شود که علی رغم نبود مدارک کافی برای اثبات تعلق نقوش به خدایان، این مورد از جمله موارد واضح در رابطه با “نماد موجودات فوق زمینی” می تواند تلقی شود.

جام طلا از کلاردشت. احتمالا قرن دوازدهم تا یازدهم پیش از میلاد. موزه ایران باستان، تهران.
کشف جام طلایی کلاردشت
کلاردشت جایی که در آن جام مشابه جام تپه باستانی مارلیک در آن پیدا شد. گفته می شود که این منطقه زیباترین منطقه مازندران است. در 1934 در کلاردشت به هنگام بنای کاخی برای رضا شاه بخشی از این آثار باستانی کشف گردید. گفته می شود در زیر کف استخری که در باغ کاخ ایجاد می کردند، معمار و کارگران به یک سری تاسیسات زیر زمینی با تعداد زیادی راهرو برخوردند که در آن ها اسکلت هایی وجود داشت. همراه با این تاسیسات هدایایی برای مرده که اکثرا از طلا و مفرغ و همچنین سفال ساخته شده بودند نیز کشف گردید.
در کلاردشت یکصد و بیست و پنج شیئ از نوع سفال قرمز و در میان آن ها ظرف های زیادی به شکل جانوران، در این محل به دست آمد. به همراه جام طلایی، خنجری از طلا به دست آمد که شکل آن شبیه قبضه ای است که اخیرا در تپه باستانی مارلیک کشف گردید. حلقه ای که به قبضه و تیغه خنجری طلایی کلاردشت متصل شده شباهت به حلقه روی خنجر منقوش بر جام طلایی حسنلو دارد.
ارتباطات فرهنگی میان یافته های مارلیک، کلاردشت و تپه حسنلو
محققان بر این عقیده اند که شباهت های آثار به همبستگی نزدیک میان کلاردشت، تپه باستانی مارلیک و جام طلای حسنلو اشاره می کنند. اگر جام طلای کلاردشت و ساغر گاو دار تپه باستانی مارلیک تعیین کننده قدمت تاریخی نسبی این دو منطقه بودند تپه باستانی مارلیک می بایستی قدیمی تر تلقی گردد. زیرا جام کلاردشت یک تقلید ساده شده و نا قابل از سبک و فن کاملی است که در ساغر گاو دار مارلیک آشکار شده است.
گفته می شود که چنان پیشرفتی ویژگی هنر خاور نزدیک می باشد. بدین معنی که سبک های بزرگ و تکامل یافته با نشانه کوچکی از زیر سازی آشکار می شوند. سپس برای دوران نسبتا کوتاهی از برتری هنری دوام می یابند. سرانجام به زوالی می رسند که ممکن است چندین قرن دوام داشته باشد. برگرداندن این موضوع در اصطلاح انسان، گویا به این معنی است که سبک بزرگی می توانست به وسيله هنرمند برجسته ای، که احتمالا برای یک سلطان حامی کار می کرده است، خلق گردد. سپس سبک و فن وی به وسیله نسل هایی از هنرمندان عادی و فاقد الهام اقتباس شود.
جام با سبک ظريف تزیینی
دومین جام طلا از تپه باستانی مارلیک، با بدنه اندکی مقعر، همان پیشرفت اشاره شده را بیان می کند (شکل ۹۲). این جام دارای نقش های کنده ای بوده و در یک سبک جدید تزیینی ظریفی که به طور با شکوهی در تزیین این ظرف و ظرف های طلایی دیگر به کار رفته، حکاکی و قلم کاری شده است. چندین قرن بعد آخرین انعکاس این نقش در نقش های زمخت و در عین حال به طرز موثر حکاکی شده، جانوران و دیوها بر روی پلاک های مفرغی لرستان دیده می شود. در جایی دیگر، یعنی در تپه سیلک ظرف هائی که با بی دقتی نقاشی شده اند، همین سبک را منعکس می سازند.
به نظر می رسد که حالت فوق طبیعی گاوهای روی جام بلند تپه باستانی مارلیک به وسیله کشیدگی غیر طبیعی و حالت تزیینی آن ها، به ویژه گردن های منحنی، و طره های موی یال مانند در محل مفاصل پاها و پشت پیشنهاد می شود. همان سبک و احتمالا همان کارگاه، جامی را ارائه داده که در موزه لوور می باشد و گفته می شود که در شمال غرب ایران پیدا شده است.

جامی از مارلیک با بدنه کمی مقعر که به طريقه راپوسه دو ردیف گاو نر را در حال حرکت در دو جهت مخالف نشان می دهد. موزه ایران باستان، تهران.

جام طلا با نقش شیر دیوها وغزال ها از شمال غرب ایران. قرن دوازد هم یا یازدهم پیش از میلاد موزه لوور، پاریس، بلندی ۱۱ سانتیمتر.
نقش مایه های جام موزه لوور
در این جام مشابه به آثار تپه باستانی مارلیک، نقش یک دیو دو سر که پاهایی به شکل مارو چنگال هایی مانند پرنده دارد نمایش داده شده است. این دیو با دست های انسانی خود دو غزال را از پا ها گرفته است. این موتیف سه بار در پیرامون جام تکرار شده است. طرح های متعدد آن که با ظرافت انجام یافته اند، مانند جام تپه باستانی مارلیک و بدن هیولاها و جانوران را تزیین می کنند.
این سبک مجرد چنان متفاوت از سبک طبیعت گرای اولین جام گاو دار تپه باستانی مارلیک است که به سختی می توان پذیرفت هر دوی آن ها به وسیله یک هنرمند و برای مردم واحدی ساخته شده باشند. بنا بر این، تاریخ گذاری این سبک مسائل تازه ای را مطرح می سازد. یا این ظرف می تواند با سبک هندسی مهرهای استوانه ای میتانی (قرن های پانزدهم و چهاردهم پیش از میلاد)همزمان باشد. و یا شاید گویای تمایل تازه ای است به سوی کارهای هندسی و مجردی که پس از طبیعت گرایی قرن های سیزدهم و دوازدهم پیش از میلاد دنبال گردیده است. از نظر ادامه این سبک در کار های هزاره اول پیش از میلاد، به نظر می رسد که برای آن تاریخی جدیدتر با احتمال بیشتری درست باشد.
تشابه آثار با موضوع شیر دیو در آثار هنری ایلام جدید
موضوع شیر دیو، دو سر نقش مهر شکل را که از چغازنبیل بدست آمده، به یاد می آورد. گفته می شود که آن نقش احتمالا متعلق به دوران ایلام جدید است. اما هیولا با پا های مار به هم پیچیده شده خود، همان گونه که به وسیله آندره پارو (André Parrot کسی که این جام را معرفی نمود) به آن اشاره شده است در مهرهای استوانه ای میتانی نیز ظاهر می شود.
آندره پارو همچنین اشاره به حالت چشم گیر کفل های زنانه هیولا می کند که ممکن است در اینجا به ارائه یک دیو ماده اشاره کند. این که آن دیو، با شیر دیو تمدن قدیم شهر نشینی مربوط می باشد، و این که این هیولا ها به طور فرعی وابسته با نمایش واقعی الهه ای هستند که در جایی دیگر در شکل انسانی سوار بر شیر عرضه شده است موضوعی است که عملا ناشناخته باقی می ماند.
تشابه با جام طلای حسنلو
سومین سبک زنده و داستانی که در تپه باستانی مارلیک به وسیله یک جام بلند با نقوش جانوران ارائه شده است، در اینجا بر اساس تزیین جام طلای حسنلو که در همان سبک، اما دقیق تر و با صحنه های گوناگون و جالب تر کار شده است.

نقش ۲۳- جزئیات جام طلای حسنلو. قرن دوازدهم با یازدهم پیش از میلاد بالا: خدای هوا در ارابه ای که با گاوهای پرکشیده می شود. پایین: مبارزه با یک هیولای کوه. موزه ایران باستان، تهران. بلندی تمامی جام 20.6 سانتیمتر پهنا ۲۸ سانتیمتر.
چنان ویژگی های سبکی چون مفصل بندی بدن جانوران با خطوطی که برای اسب را به خاطر می آورد، با طرحی کردن گوناگون قسمت های مختلف بدن را می توان به طور مستقيم تری به چیزی که ما در این جا آن را سبک ظریف تزیینی و مجرد مارلیک نامیده ایم، پیگیری کرد. سبکی که به وسیله جام موزه لوور و یک ساغر از مارلیک تمثيل شده اند.
ظروف سفالی و مفرغ هایی در شكل جانوران
این سبک ظریف مصنوع تپه باستانی مارلیک برجسته ترین نقطه مقابل ظروف جانور شکل، به ویژه گاوهای کوهاندار را عرضه می دارد. این ظرف ها معمولا به شکل حیواناتی که امروزه در دهکده های منطقه جنوبی دریای مازندران پرورش می یابند، از سفال قرمز یا تیره ساخته شده اند. بخشی از ساده سازی بزرگ در آن ها به خاطر روشی است که ظرف بر اساس آن ساخته می شده است.
در میان این یافته های تپه باستانی مارلیک یک ظرف استوانه ای تشکیل بدنی را می دهد که سر و پاها بعدا به آن وصل شده اند. ظرف های جانور شکل در آسیای غربی تاریخی طولانی دارند، اما به نظر می آید که این نوع خاص از قرن پانزدهم تا سیزدهم پیش از میلاد رواج ویژه ای داشته است. یعنی از هنگامی که آن ها در چغازنبیل و در نوزی (در بين النهرين شمالی) جایی که سرها و پاهای بی هنرانه، ظرف ها را به خوک های زمختی تغییر شکل می دادند آشکار شدند. احتمالا این ظرف ها جهت در بر گرفتن هدایا برای خدایی که این ظرف ها در معبد وی بدست آمدند، منظور می شدند.
طراحی گویا در یافته های سفالی و مفرغ
با وجود این، گاوها و جانوران دیگر از تپه باستانی مارلیک دست هنرمندی را نشان می دهند که می توانست ظرف ها و شكل جانوران را در طرحی گویا ترکیب کند. شاخ های با عظمت، تنومندی و نیروی بدن گاو، و نیز کوهان تهدید آمیز او مهم تلقی شده و هر چیز دیگری حذف می گردید. در نمونه ما احساس طبیعی هنرمند برای فرم و خط باعث گردید که وی وزن عظيم سر و سینه گاو را به وسیله ترکیب گردن و کوهان و خم کردن آن ها اندکی به عقب متعادل سازد.

بالا: آویز های گردنبند به شکل گوزن از منطقه جنوب غرب دریای مازندران. بلندی ۱۰ سانتیمتر و 10.5 سانتیمتر، درازا 7 سانتیمتر و7.3 سانتیمتر، موزه هنر متروپولیتن، نیویورک.
پایین: ظرف به شکل یک گاو نر که گفته می شود از منطقه جنوب غربی دریای مازندران پیدا شده است. قرن دوازدهم با یازدهم پیش از میلاد، بلندی پیرامون ۲۷ سانتیمتر درازا پیرامون ۲۸ سانتیمتر. مجموعه N , Heeramaneck نیویورک.
پیکره های زنان از سفال و مفرغ
در میان یافته های تپه باستانی مارلیک گذشته از گاوها، گوزن ها و بزهای کوهی سفالی که از مناطق گیلان و مازندران به مجموعه های شخصی و عمومی وارد شده اند، چندین نوع پیكره زن نیز وجود دارد. این پیکره ها به وسیله فرم های بی نهایت ساده و در عین حال گویا ساخته شده اند و مشابه پیکره های دوران حجر دوران پارینه سنگی هستند. دو مجسمه کوچک مفرغی از همین نوع از یکی از قبرهای تپه باستانی مارلیک بدست آمد که نشان می دهند این پیکره ها نیز به تمدن ارائه شده درقبرستان مارلیک تعلق دارند.
در پیکره های به دست آمده از تپه باستانی مارلیک، تهیگاه ها به طور اغراق آمیزی نشان داده شده اند. این پیکره ها در حد فاصل زمانی میان پیکره های بدوی گلی باسن بزرگ و پیکره های برهنه تناسب یافته طبیعی تری هستند که از حفريات لایه های قدیمی تر در تپه حصار و تورنگ تپه بدست آمده اند.
پیکره های مفرغی کوچک گوزن
پیکره های مفرغی کوچک از گوزن ها همچنین در قبرهای تپه باستانی مارلیک پیدا شدند. این پیکره ها دارای سوراخ بود هستند. به طوری که نامیو آگامی (Namio Egami)بر اساس ملاحظات انجام یافته به وسیله هیات کاوش باستان شناسی ژاپنی در منطقه جنوبی دریای مازندران اشاره می کند، به کمربند متصل می گردیدند.
رفاه قابل توجه اشخاص دفن شده در تپه باستانی مارلیک در قرن های 13 تا 10 قبل از میلاد
علی رغم فقدان آگاهی های تاریخی در مورد اشياء منطقه جنوبی دریای مازندران (تپه باستانی مارلیک)، بر اساس این اشیاء شخص به وسوسه می افتد تا به جرأت نتایج معینی را در ارتباط با مردمی که این اشياء را ساخته و مالک بوده اند ابراز دارد. این مردم بین قرن های سیزدهم و دهم پیش از میلاد از رفاه عظیمی بهره می برند. این موضوع بسیار جالب اس.ت زیرا در جایی دیگر در آسیای غربی، به ویژه در طول ساحل شرقی مدیترانه و در آناتولی، این زمان دورانی بود از تاخت و تازهای ویران کننده و هجوم های مردم وحشی، با نتیجه فقر و تنگدستی.
تسلط در تربیت چهار پایان
به نظر می رسد که مردم تپه باستانی مارلیک به طور عمده با تربیت چهار پایان ارتباط داشته اند. از این روی سفالگران مرد یا شاید زن قادر بودند علاقه خود را برای قدرت و نیروی زندگی گاو ها و دیگر جانورانشان به وسیله فرم های ساده اما گیرا ابراز نمایند. از بقایای اسب ها در بعضی از قبرهای مارلیک، که ممکن است به عنوان قبور رهبران تلقی نمود، و از وفور سلاح های مکشوف در این قبرها روشن است که تربیت چهار پایان و جمعیت کشاورزان و پرورش دهندگان چهار پایان به وسیله رؤسای نظامی اداره می شدند. این روسا قادر بوده اند برای خودشان کارهای مصنوع هنری از فلزات گرانبها فراهم کنند.
ساخت محلی اشیا یا دریافت هدایا؟
گفته می شود که این اشیاء یا برای مردم تپه باستانی مارلیک به طور محلی ساخته می شدند. و یا این کهبه احتمال بیشتر، قسمتی از آن ها به عنوان هدايا يا غنایم جنگی از مناطق گوناگون، مانند ایلام در جنوب و آذربایجان در شمال غرب آورده می شدند. به هر حال، کارهای طلایی و جواهرات کمتر تکامل یافته ای که همچنین از قبرها بدست آمدند، امکان دارد در کارگاه های محلی ساخته می شدند. حتی اگر چه این اشياء غالبا اطلاعاتی را از موضوع ها و سبک های مناطق دیگر آشکار می سازند. تمدن مارلیک يقينا در تنهایی نمی زیسته است.

پیكره زن که از یک قبر دریا رلیک بدست آمده اند. از جنس مفرغ. قرن دوازدهم تا یازدهم پیش از میلاد.
مطالب بیشتر:
سفارش طراحی قالب اینستاگرام با کمترین هزینه