آموزش طراحی گرافیک

اصول طراحی کتاب : نگاهی به ساختار انواع کتاب ها

اصول طراحی کتاب

اصول طراحی کتاب : نگاهی به ساختار انواع کتاب ها

این مقاله با موضوع ” اصول طراحی کتاب : نگاهی به ساختار انواع کتاب ها” برگرفته از کتاب منتشر شده در پایگاه کتاب های درسی است. کتاب ها را از نظر صفحه آرايي و اصول طراحی کتاب، می توان به دو گروه كلي تقسيم كرد: يك گروه، کتاب هايي مانند ادبيات داستاني كه تصوير، نمودار و جدول ندارند و فقط واژگان به عنوان حروف متن و تيترهاي اصلي و تيترهاي فرعي و پانوشت و غیره در صفحات آن ها ديده می شود. اين گونه کتاب ها نيازي به طراح گرافيك ندارد و حروفچين، مطابق دستورالعملي كه به او داده شده است، در ارتفاع تعيين شده براي هر صفحه و طول سطر مشخص بر مبناي قطع كتاب و اندازه حروف معلوم، تمام صفحات را تنظيم مي كند و سرصفحه ها را در محل ثابتي قرار می دهد.

اصول طراحی کتاب هاي متنی ساده

در اصول طراحی کتاب سرصفحه ها، تنها واژگاني هستند كه مجازند در حاشیه هاي صفحه قرار گيرند. معمولا سرصفحه سمت راست، كه در صفحه زوج واقع می شود، نام كتاب است و سرصفحه سمت چپ، كه در صفحه فرد قرار دارد، نام فصل مي باشد. به بيان كامل تر، عنواني كه ثابت تر است در صفحه زوج و مطلبي كه نسبت به اين صفحه زودتر تغيير مي كند در صفحه فرد قرار مي گيرد. سر صفحه ها، عامل مناسبي براي تزيين صفحه هستند و نوع قلم و اندازه و محل قرارگيري آنها اهميتي اساسی در شكل صفحه و تأثير بصري آن دارد. مثلا در كتابي كه درباره معارف اسلامی است، می توان نقش اسليمي كوچك و ظريفي را در تركيب با سرصفحه به كاربرد و شكل صفحه را زيباتر نمود و به فضاي صفحه نيز روحانيتي بخشيد.

نكته بسيار مهم اين كه در به كارگيري هر نقشي كه قرار است در تمام صفحات كتاب تكرار شود، اين واقعيت را بايد در نظر داشت كه نقش مزبور، از نظر بصري بايد بسيار سبك باشد. يعني يا بسيار ريز و با رنگي تيره و يا كمي درشت تر ولي با رنگي بسيار روشن و نزديك به رنگ زمينه. اين موضوع، شامل خطوط سرصفحه نيز می شود كه اگر تمايلي به استفاده از خط در سرصفحه است، بهتر است نازك و ظريف اجرا شود. در بيشتر کتاب ها، براي آرايش صفحات، نيازي به استفاده از نقش خاصي نيست و با انتخاب حروف صحيح و فواصل مناسب، صفحه را آرايش مي نماييم و در نهايت، گاهي از خطوط مستقيم نازك براي رسيدن به تركيب بصري مناسب در صفحه مدد مي جوييم.

ضوابط مؤسسه های نشر در طراحی کتاب

در اصول طراحی کتاب ها، مدير توليد مؤسسه نشر، ضوابطي را براي تمام جنبه هاي بصري كتاب در نظر مي گيرد كه با استانداردهاي توليد كتاب، سازگار باشد و تمام صفحات كتاب با رعايت اين ضوابط آماده می گردد. بديهي است كه موارد مشابه در تمام كتاب بايد همگون و يك شكل باشند؛ مانند: محل استقرار تيترها و ميان تيترها و تيترهاي فرعي تر و چگونگي شروع مطلب در آغاز فصل ها. در هر صفحه، فقط بايد پا نوشت هايي را بياوريم كه متن مربوط به آن هم در همان صفحه موجود است.

پا نوشت ها

در اصول طراحی کتاب ها پا نوشت ها بايد در قسمتي از صفحه بيايند كه سطح حروف است و به حروف متن اختصاص دارد؛ يعني صفحاتي كه پانوشت دارند، از پايين کاملا بايد با صفحات بدون پانوشت در يك امتداد باشند و سطر آخر پانوشت در امتداد سطر آخر متن صفحه مجاور گيرد. چون فاصله سطرهاي پانوشت كمتر از فاصله سطرهاي متن است، فاصله بين آخرين سطر متن با اولين سطر پانوشت، در صفحات مختلف پانوشت دار يك كتاب واحد، يكسان نيست.

ميان متن و پانوشت، گاهي هيچ نوع علامتی نمي گذارند؛ اما گاهي يك خط كوتاه رسم مي كنند (حداقل حدود طول سطر) در بعضي کتاب ها بين متن و پانوشت يك خط كامل برابر طول ساير سطرها رسم مي كنند كه اين روش را توصيه نمي كنيم؛ بهتراست كه هيچ خط و علامتی بين آخرين سطر متن و شروع پانوشت نگذاريم و يا از يك خط كوتاه استفاده كنيم.

موارد مهم طراحی کتاب در مورد پانوشت صفحات

اصول طراحی کتاب ها در مورد پانوشت صفحات، در بر دارنده ی مواردی است که توجه به آن ها الزامی است. در زیر به برخی از آن ها اشاره می شود:

  • پا نوشت هاي فارسي و پانوشت هاي فارسي و لاتین، هميشه از راست به چپ و با شماره هاي فارسي چاپ می شوند.
  • پا نوشت هاي لاتین، هميشه از چپ به راست و با شماره هاي لاتین حروفچيني و صفحه آرايي می گردند.
  • در پايان پانوشت هاي توضيحي و ارجاعي بايد نقطه گذاشت. اما اگر در پانوشت فقط نام يا اصطلاح آورده شود، در پايان آن نيازي به نقطه نيست.
  • اگر پا نوشت ها كوتاه باشند و بخواهيم آن ها را دنبال يكديگر بياوريم، فاصله ميان انتهاي يك پانوشت و ابتداي پانوشت بعدي، معمولا 9 میلیمتر است. در هر حال، اين مقدار بهتر است ثابت باشد و در سراسر كتاب ثابت بماند. در سال هاي اخير، با رواج نشر روي ميزي، اين اندازه و نيز تورفتگي سطر در اول هر پاراگراف، بر اساس اعدادي مانند يك، يك و نيم، يا دو سانتیمتر، در نظر گرفته می شود.
  • در صورتي كه در پايين صفحه براي تمام پانوشت يا پانوشت ها جا نباشد، بقيه آخرين پانوشت پايين صفحه، به صفحه بعد برده می شود. در اين صورت، بايد از نشانه پيكان ظريف و كوچكي هم در پايان صفحه و در منتهي اليه سمت چپ، زير آخرين سطر و نيز در شروع پانوشت در صفحه بعد در بالای منتهي اليه سمت راست استفاده نمود(→).

اصول طراحی کتاب هاي مصور

گروه دوم، کتاب هاي مصور هستند كه در اصول طراحی این نوع کتاب ، علاوه بر طرح يك ساختار كلي براي صفحه آرايي كتاب و شكل صفحه عنوان، صفحه حقوق، سرفصل ها و غیره ـ كه در صفحه آرايي کتاب هاي بدون تصوير توضيح داده شد ـ نياز است كه صفحه آرا شناخت كافي از مفهوم تركيب هنري يا كمپوزيسيون و به طور كلي مباني هنرهاي تجسمي داشته باشد تا بتواند در صفحه، درباره عوامل بصري، تصميمات مقتضي مناسب و مطلوبي اتخاذ كند.

ساختار بصري، يعني گريد اين کتاب ها است و البته صفحه آرا می تواند علاوه بر روش هاي ذكر شده، گريد مناسب براي يك كتاب مصور مشخص را طراحي نمايد. در کتاب هاي علمي و درسي كه معمولا تصوير هم دارند، تصميم گيري در مورد جاي تصاوير بايد بسيار كاربردي و منطقي باشد و تصوير، نهايت نزديكي را با متن مربوط به آن داشته باشد. بايد براي اندازه تصاوير و چگونگي استقرار آن ها در متن، تصميمي ثابت گرفت. مثلا بايد مشخص كنيم كه تصاوير وسط در وسط باشند يا در سراسر كتاب در سطح حروف صفحات كتاب قرار گيرند و وارد حاشیه ها نشوند و يا به حاشیه ها نيز وارد گردند و تا برش ادامه يابند. شرح تصاوير هم بايد با قلمي ريزتر از متن باشد و هم از نظر چگونگي آرايش و قرارگيري در صفحه، در سراسر كتاب، وضعيتي ثابت و منطقي داشته باشد.

“راست چين” يا “چپ چين”

در کتاب هاي علمي، شرح عكس ها اغلب به صورت وسط در وسط تصاوير مي آيد. ولي در کتاب هايي كه روحيه بصري پويا و خالقي دارند، شرح تصاوير در يك طرف عكس قرار مي گيرد به گونه اي كه سطرها با عكس فاصله اي مساوي (حدود 3 تا 5 میلیمتر) داشته باشند و از طرف ديگر، طول سطرها نا برابر و آزاد باشد و فقط حداكثر طول سطرها مشخص باشد. به اين وضعيت حروف چيني شرح تصاوير اصطلاحا “راست چين” يا “چپ چين” مي گويند كه منظور از راست چين، تراز بودن سطرها و زير هم بودن ابتداي آن ها از سمت راست است و مقصود از چپ چين، زير هم بودن انتهاي سطرها در طرف چپ مي باشد.

يكي از شيوه هايي كه در کتاب هاي مصور می توانيم از آن، براي تعيين كادر تصاوير استفاده كنيم، رعايت نسبت ثابت طول به عرض در چند تصوير است كه در مجاورت يا نزديكي يكديگر در صفحه واقع شده اند. اين شيوه، نوعي تعادل بصري ايجاد مي كند.

اصول طراحی کتاب

هر يك از ستون هاي حروف در شكل و مجموع دو ستون حروف در شكل زیر مربع شكل هستند.

اصول طراحی کتاباصول طراحی کتاب

استفاده از مربع

در اصول طراحی کتاب ، استفاده از مربع كه يكي از سه شكل اصلي است راه مناسبي است كه صفحه آرا بتواند به سهولت و سرعت، به تركيب بصري مناسبي برسد. يعني كادر بعضي از تصاوير يا بعضي از ستون هاي حروف، می تواند مربع شكل باشد تا صفحه آرا را براي رسيدن به تركيب بصري مناسب ياري دهد. كادر تصاويري هم كه طول و عرض آن ها تفاوت مختصري دارد، بهتر است کاملا مربع انتخاب شود، يعني از يك طرف عكس مقداري حذف گردد.

در شكل زیر، فضاي تصوير مربع است و ممكن است براي رسيدن به تركيب بصري مناسب، چند مربع در دو صفحه مقابل هم از تصاوير داشته باشيم.

اصول طراحی کتاب

سر فصل ها

در مورد اصول طراحی سرفصل هاي كتاب، معيار ويژه اي نداريم به غير از اين كه شكل سرفصل ها بايد با شكل صفحات معمولي و موضوع آن، هماهنگي و تناسب داشته باشد. مثلا استفاده از نقش اسليمي در سر فصل كتابي جايز است كه موضوع آن به نوعي با فرهنگ اسلامی ارتباط دارد. شكل بعضي از طرح هاي اسليمي، جهت و حركت مشخصي دارد و چشم را به جهت معيني هدايت مي كند (به شکل زیر توجه کنید). از اين ويژگي استفاده مي كنيم و مثلا نوشته را در مقابل آن قرار مي دهيم كه چشم را به طرف نوشته عنوان فصل هدايت كند.

اصول طراحی کتاب

در کتاب هايي كه تعداد فصل ها نسبت به حجم كلي كتاب، زياد است، سرفصل ممكن است هم در صفحه زوج و هم در صفحه فرد قرار گيرد و پس از انتهاي هر فصل، بلافاصله طرح سرفصل بيايد. اما در کتاب هايي كه تعداد فصل هاي آن زياد نيست، بهتر است هر سرفصل، حتما در صفحه فرد بيايد و پشت آن سفيد باشد.

در سر فصل ها هم، بهتر است نوشته ها وارد سطح حاشیه هايي نشوند كه در گريد مشخص گرديده اند. ولي چنان كه خط يا طرح و نقشي حاشیه ها را قطع كند و تا برش صفحه ادامه يابد، اشكالي ندارد. در طراحي سرفصل ها ابداع خلاقیت و شخصيت بصري كتاب، كه قاعدتا تناسب با موضوع آن است، عوامل مهمي هستند كه بايد در نظر گرفته شوند.

آیا طرح سرفصل كتاب نيازي به نقش و نگار دارد؟

در اصول طراحی کتاب طرح سرفصل كتاب غالبا نيازي به نقش و نگار ندارد و نبايد به سادگي كتاب صدمه بزند. با انتخاب اندازه و نوع صحيح حروف عنوان فصل ها و فاصله حروف مناسب و يافتن بهترين مكان براي قرار گيري عنوان فصل در صفحه، می توان بدون استفاده از نقش و نگار، سرفصل هاي خوب و هنرمندانه اي را طراحي كرد. در كتابي، استفاده از نقش ويژه اي براي سرفصل جايز است كه ارتباطي با موضوع آن داشته باشد و نقش انتخابي، با شخصيت موضوعي آن كتاب هماهنگ باشد.

اگر در كتابي، يك برگ كامل را به سرفصل اختصاص دهيم (روي صفحه طرح سرفصل باشد و پشت آن سفيد)، در صفحه بعد كه شروع مطلب فصل است، بايد حدود  بالای صفحه را خالي بگذاريم و سپس مطلب را شروع كنيم و در هيچ حالت نبايد مطلب فصل، کاملا از بالای صفحه شروع شود. ممكن است نوعي آرايش ثابت هم براي ين قسمت، يعني شروع متن فصل داشته باشيم كه شامل همان اصولي می شود كه ذكر گرديد يعني آرايش ساده و منطقي و رعايت شخصيت كلي موضوع كتاب.

تذكر اين نكته ضروري است كه در صفحات عادي كتاب و نيز صفحاتي از كتاب كه سراسر آن يك جدول و يا يك تصوير باشد، شماره صفحه و كلمات سرصفحه بايد گذاشته شود اما درصفحات سرفصل و نيز پشت آن که سفيد است، نبايد شماره صفحه و واژگان مربوط به سرصفحه و چيزهايي از اين قبيل را گذاشت. عنوان فصل، بايد کاملا خوانا باشد و طراح سرفصل، بايد دو اصل را در نظر بگيرد:

زيبايي و راحتي خواندن؛ و براي دستيابي به زيبايي، سعي كند كه نگاهي نو و خالق داشته باشد. يكي از عوامل منفي كه ارتباط بصري و يا به طور كلي هنر را تهديد مي كند، ايجاد حالت كسالت بار و يكنواخت است.

كرنينگ

در اصول طراحی کتاب فاصله بين حروف كه اصطلاحا كرنينگ (Kerning) گفته می شود، در عنوان فصل بايد رعايت گردد. براي مثال، حرف “الف” كه بعد از حرف”ر” قرار مي گيرد، معمولا فاصله اش زيادتر از حد موزون است و كرنينگ مناسبي ندارد و وقتي “الف” را كمي به درون شكم “ر” مي آوريم و به آن نزدیک‌تر مي كنيم، شكل مناسب تري مي يابد. كرنينگ، عبارتست از فشردگي و گستردگي انتخابي هر يك از فواصل ميان بخش هاي نوشتاري منفصل از هم يك كلمه.

اين فاصله گذاري منحصراً وظيفه طراح فونت است؛ اما حروفچين يا صفحه آرا در تيتر نويسي و مواردي كه حروف در اندازه بزرگ استفاده می شوند، در دستيابي به فاصله مناسب دخالت مي كنند.

لدينگ

اگر عنوان فصل در دو يا چند سطر ارائه شده است، فاصله متناسب سطرها يا “لدينگ” (Leading) آن بايد رعايت شود. شخصيت بصري خط هم بايد با موضوع كتاب و فصل هماهنگ و متناسب باشد. در زیر، نمونه هايي از فونت هاي موجود در نشر رو ميزي ارائه شده است.

اصول طراحی کتاب

جداول و نمودارها در طراحی کتاب

در اصول طراحی کتاب، هر گاه مجبور شويم نمودار يا جدولي را در حالت خلاف جهت متن در صفحه قرار دهيم در کتاب هاي فارسي زبان محل استقرار شرح جدول يا نمودار را قرار مي دهيم. همين مورد را در کتاب هاي زبان انگليسي يا هر زباني كه از سمت چپ خوانده و نوشته می شود نشان می دهد. شماره و عنوان جدول بهتر است در بالای آن قرار گيرد و توضيحات ديگر در زير آن.

اصول طراحی کتاب

در حروف چيني جداول بايد در نظر داشت كه حروف ترجيحا بايد مختصري از متن کوچک‌تر باشند، مقدار اين كوچك بودن، بر حسب تعداد واژه هايي كه در هر خانه جدول قرار مي گيرد، متفاوت است. جداولي كه در خانه هاي آن ها مطالب بيشتري درج شده ، بهتر است كه نسبت به جداول با مطالب كمتر، حروف چيني ريزتري داشته باشند. در جدول ها اگر اعدادي زير هم قرار گيرند، ستون هاي يكان، ده‌گان، صدگان و غیره بايد به موازات خط هاي قائم فرضي، زير هم قرار گيرند.

گاهي ممكن است مطالب يك جدول از ارتفاع يك صفحه كتاب تجاوز كند. در اين صورت، می توان دنباله جدول را در صفحه يا صفحه بعد ادامه داد. در اين حالت بهتر است عنوان ستون ها را، به ويژه اگر شمار ستون ها زياد باشد، براي آسان ساختن كار خواننده تكرار نمود.

تعيين اندازه تصاوير

براي اندازه زدن تصاوير در صفحه آرايي کتاب هاي مصور، از رابطه زير استفاده مي كنيم:

اصول طراحی کتاب

جهت تصوير يا زاويه ديد

در کتاب هاي مصور، براي معين كردن جاي مناسب تصاوير، بايد جهت عكس ها را هم در نظر گرفت. مفهوم جهت عكس يا “زاويه ديد در عكس” به شرح زير است:

دايره، يكي از سه شكل اصلي ست كه جهت مشخصي ندارد و سمت و سوي خاصي را القا نمي كند. اما اگر يك دايره بسيار كوچك را در نزديكي دايره بزرگتري تماشا كنيم، حركت چشم از دايره بزرگ به طرف دايره كوچك خواهد بود؛ يعني ناظر، ابتدا دايره بزرگ را مي بيند و سپس، نگاهش به طرف دايره کوچک‌تر می رود. اگر خطوط ذهني به وجود آمده را رسم كنيم، شكل نهايي مانند يك فلش عمل مي كند و جهت مشخصي (از دايره بزرگ به طرف دايره كوچك) دارد.

بسياري از اشياء نيز، جهت مشخصي دارند و وقتي به آن ها يا تصاويرشان نگاه مي كنيم، چشم در جهتي ثابت و مشخص بر روي آن ها حركت مي كند. وقتي به چاقو نگاه مي كنيم، حركت چشم هميشه از دسته به طرف نوك تيغه آن است. وقتي به يك قاشق نگاه مي كنيم حركت از دسته به طرف قسمت گود قاشق است و اشياي مشابه، حركت از ابتداي دسته شروع می شود به طرف مقابل شيء ادامه مي يابد.

سایر نمونه های زاويه ديد

وقتي وسايل نقليه را از نيمرخ مي نگريم، حركت چشم از قسمت پشت آن ها شروع می شود و به طرف جلوي وسيله نقليه ادامه مي يابد. زماني كه به ارابه دستي يا گاري نگاه كنيم، همين گونه است و حركت از عقب به جلوي شيء مي باشد. هنگامي كه اشيايي مانند خودكار، مداد، خودنويس و غیره را تماشا مي كنيم حركت چشم از انتها به طرف نوك آنهاست. در نگاه كردن به يك قيچي، حركت چشم از دسته به طرف نوك تيغه هاست. در مشاهده چهارپايان از نيمرخ، حركت چشم از دم به طرف سر چهارپا است. وقتي، يك كفش را از نيمرخ مي نگريم، حركت از پشت كفش به طرف نوك آن جريان مي يابد. مثال هاي فراواني از اين قبيل می توان ارائه كرد. در مورد حالت نيمرخ چهره انسان هم حركت چشم از پشت سر به طرف چشم و بيني و دهان است كه در طرف جلو صورت قرار گرفته اند.

اصول طراحی کتاب

منظور از “زاويه ديد” يا “جهت عكس” همين حركت و جهت است كه مشخص مي كند وقتي چشم شيء خاص يا تصوير آن را مشاهده مي كند، نخست منعطف به كدام قسمت می شود و سپس، در چه جهتي حركت مي نمايد. وقتي به چهره انسان يا صورت حيواني از رو به رو نگاه كنيم از لحاظ جهت عكس، خنثي است و جهت خاصي ندارد.

اصول طراحی کتاب

تصوير يك اتومبيل يا گاري يا قطار هم از روبه رو خنثي ست. همان گونه كه بعضي از اشكال هندسي مانند دايره هم خنثي هستند و جهت مشخصي را القا نمي كنند. در صفحه آرايي از اين زاويه ديد يا جهت نگاه تصوير، فراوان استفاده مي كنيم.

جلد کتاب

در اصول طراحی کتاب در تصویر جلد کتاب ها، جهت نگاه تصوير نبايد به طرف عطف باشد بلكه بايد به سمت لبه كتاب نگاه كند. در دو صفحه روبه روي هم در کتاب هاي مصور، زاويه ديد عكس ها بايد به طرف عطف باشد و هر قدر از لبه هاي بيروني صفحات كتاب به طرف عطف نزديك مي شويم، شدت و مقدار اين جهت كمتر می شود به گونه اي كه در نواحي نزديك به عطف، تقريبا عكس نيازي به جهت مندي ندارد و می توان از تصاوير خنثي استفاده نمود.

اصول طراحی کتاب

اگر تصويري به سمت چپ نگاه كند يا جهت حركت چشم در آن از راست به چپ باشد، عمل پياده كردن و استقرار آن در سمت راست دو صفحه مقابل يكديگر است. تصويري كه پايين را نگاه مي كند يا جهت حركت در آن از بالا به پايين است، بهتر است در قسمت هاي فوقاني صفحه قرار گيرد و بر عكس تصاويري كه بالا را نگاه مي كنند يا جهت حركت از پايين به بالا دارند، بهتر است در قسمت هاي تحتاني صفحه واقع شوند.

عكس هاي ورزشي

عكس هاي ورزشي كه از پرش و اوج گرفتن حكايت مي كنند، بايد در پايين صفحه قرار داده شوند تا سقف پرش محدود نشود و چشم خواننده بتواند ادامه پرش را تعقيب كند. عكس هايي كه از سقوط و پايين آمدن خبر می دهند، بايد در بالای صفحه قرار گيرند تا باز هم خواننده بتواند حركت نزولي را تا انتها تعقيب كند. در غالب تصاوير، يك حركت شاخص و معلوم نداريم، بلكه عكس مجموعه اي از حركت هاي مختلف را در خود دارد. در اين گونه تصاوير، برآيند نيروهاي موجود در تصوير را بايد در نظر گرفت و عكس را در محل مناسب خود در صفحه قرار داد.

جهت مايل

در شكل زیر، تصوير افراد از پشت، البته از جهت حركتي، خنثي است. ولي مسير حركت اين افراد خود جهتي را ايجاد كرده است كه به صورتي مايل (مورب) كاملا محسوس است. يك حركت افقي اصلي و چند حركت مايل كوچك هم در تصوير ديده می شود و برآيند بصري تمام اين حركت ها، زاويه و جهت عكس را مشخص مي كنند. جهت مايل با مفهوم تعادل رابطه معكوس دارد. اين جهت بي ثبات ترين و در نتيجه پر تحرك ترين نيروي جه تدار بصري است و در تصاوير وجود چنين جهتي بيش از همه جلب توجه مي كند. معنا و حالت آن نا آرام وپويا و مبين حركت و نشاط و ضدايستايي است.

ایجاد ارتباط بین عناصر

در اصول طراحی کتاب کتاب هاي مصور، بايد به كمك عواملي مانند حروف، تصويرپردازي، رنگ، فضاي سفيد، كادر و غیره، دو صفحه مقابل هم را در حد امكان بيشتر به يكديگر مربوط نمود. از جمله عواملي كه دو صفحه را به يكديگر مربوط مي سازد، عكسي ست كه قسمتي از آن در صفحه سمت راست و قسمت ديگر در صفحه سمت چپ باشد و حاشيه سفيد بين دو صفحه را به اندازه ارتفاع عكس از بين ببرد. جهت نگاه تصاوير دو صفحه نيز اگر با رعايت اصول تنظيم شود، به اين ارتباط كمك مي كند. ستون هاي هم ارتفاع متن نيز در دو صفحه مقابل هم، سبب ارتباط وتعامل بصري دو صفحه مقابل هم می شود.

تعادل در صفحه

دستگاه حسي انسان به گونه اي عمل مي كند كه انسان، هنگام مشاهده يك طرح يا تصوير، تمايل شديدي به تعادل دارد. در اصول طراحی کتاب يكي از راه هاي رسيدن به تعادل، تقارن است. در کتاب هاي خطي و نيز کتاب هاي چاپ سنگي دوره قاجار، صفحات داراي تعادلي كه بر مبناي تقارن آرايش يافته اند، فراوان يافت می شود. اما بايد توجه كرد كه امروزه در صفحه آرايي، ايجاد تعادل به وسيله تقارن راه حل ارزشمند و هوشمندانه اي به شمار نمی رود و تقارن، زبان بصري مناسب قرن ما نيست. از اين رو، بهتر است با استفاده از روش هايي غير از تقارن، تعادل را در دو صفحه مقابل هم ايجاد كرد.

اصول طراحی کتاب

در شكل نمونه هايي از دو صفحه مقابل هم در كتاب مصور را مشاهده مي كنيد كه در آنها طراح بدون استفاده از تقارن، تعادل لازم را ايجاد كرده است.

اصول طراحی کتاب

با دقت در روابط سفيدي هاي صفحه، تصاوير و شرح آن ها و نيز امتداد خطوط كه گاهي به طور موقت قطع می شود و سپس دوباره ادامه مي يابد، متوجه مي شويد كه غالبا يك توده انبوه بصري از تصوير و حروف شرح تصاوير داريم و سفيدي ها بيرون از اين توده و اطراف آن قرار گرفته اند و اين انسجام عوامل بصري و استقرار سفيد خواني در اطراف آن و استفاده بسيار محدود و اندك از سطوح سفيد در توده بصري فشرده اي كه در ميان فضاهاي حاشيه اي ايجاد شده است، در رسيدن به يك نتيجه مطلوب، صفحه آرا را ياري می دهد.

تناسب طلایی

در اصول طراحی کتاب از تناسب طلایی يعني نسبت هاي 3 به 5 يا 5 به 8 هم می توان براي دستيابي به تعادل بصري استفاده كرد: عكس هايي كه نسبت به طول و عرض آن ها چنين است، نسبت ارتفاع مطلب در صفحه اول فصل كتاب به ارتفاع كل صفحه؛ قرار دادن عكس در قسمتي از صفحه كه تناسب فاصله محور عكس تا بالا و پايين صفحه، طلایی باشد.

تعادل، شرط ضروري براي هر اثر گرافيكي و به طور كلي هر اثر تجسمي است و زيبايي را حاصل تعادل، همراه با رمز و راز می دانند. البته از مفهوم “زيبايي” در فلسفه و در هنرهاي گوناگون تعابير متنوعي وجود دارد؛ اما شك نيست كه يكي از عوامل مهم رسيدن به زيبايي، تعادل مي باشد.

اصول طراحی کتاب كودكان

در اصول طراحی کتاب هاي كودكان، اصل مهم، رعايت سادگي و پرهيز از پيچیدگي است. سفيد خواني، يعني وجود سطوح سفيد علاوه بر حاشیه ها و رعايت آن در صفحه آرايي كتاب كودك، بسيار ضروري ست. از اين رو نبايد صفحات از تصوير و نوشته کاملا پر شوند و سفيدي نداشته باشند. اما تقسيم اين سفيدي ها در صفحات، بايد با رعايت ضوابط و مباني بصري صورت گيرد و به سهولت خواندن و درك مفهوم كمك كند.

گروه سني

گروه سني كودك نيز بايد در نظر گرفته شود. سفيد خواني كتاب كودك 6 تا 7 ساله نسبت به سفيد خواني کتاب هاي نوجوانان بيشتر است. در شکل زیر، نمونه اي از تركيب مناسب حروف و تصوير در كتاب كودك و رعايت سادگي لازم براي اين گونه کتاب ها است. اصول طراحی کتاب كودك، بايد به القاي نوعي نشاط و سرزندگي كمك كند و تداعي حالتي جدي و عبوس را نداشته باشد؛ در عين حال كمك به رشد و شكوفايي شعور و هوش كودك نمايد و البته اين هدف ها در تركيب با تصوير سازي ها حاصل می شود.

اصول طراحی کتاب

در صفحه آرايي کتاب هاي كودكان، دو صفحه مقابل هم را با تأكيد زياد، بايد يك تابلو و يك صفحه ديد و در حد امكان، اين دو صفحه را به هم مربوط نمود كه به صورت يك تابلو ديده شود.

ادامه تصوير از يك صفحه به صفحه مقابل

يكي از روش هاي رايج براي رسيدن به اين هدف، ادامه تصوير از يك صفحه به صفحه مقابل است (شکل زیر). به سادگي تركيب بصري دو صفحه مقابل هم در اين شكل ها توجه كنيد. در شكل زیر، حروف در اصطلاح، با تصوير بافته شده است و شكل ابتداي سطرها در امتداد تصویر و متأثر از آن مي باشد. اين روش، در صفحه آرايي کتا ب هاي كودكان بسيار كاربرد دارد كه در آن سطح حروف از عناصر تصوير جلوه مي كند و يك سطح خاكستري براي كامل كردن تصوير را تداعي مي نمايد.

اصول طراحی کتاب

اصول طراحی کتاب

اصول طراحی کتاب

زمینه هاي تمام صفحه رنگي

در صفحه آرايي کتاب هاي كودكان، از زمینه هاي تمام صفحه رنگي هم براي دستيابي به هدف هايي كه ذكر شد، استفاده می شود؛ اما بايد اين زمینه هاي رنگي به گونه اي انتخاب شوند كه با تصويرسازي ها تركيب كلي مناسبي داشته باشند و از جلوه آن ها نكاهند. در توالي صفحات هم كودك بايد تنوع لازم را حس كند و تصميم هاي يكنواخت در صفحات پياپي كه قابل پيش بيني هستند، مردود مي باشد. ورود به كتاب، ارجح است كه حس ورود و پايان آن، حسي از تمام شدن و پايان را القا كند. غالب کتاب هاي كودك، صفحات اندكي دارند و در نتيجه به شيوه مفتول، صحافي می شوند. در اين شيوه صحافي، طراح می تواند يك تصوير سراسري را در صفحه وسط كتاب قرار دهد كه تنها دو صفحه مقابل هم يكپارچه كتاب مي باشد.

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *