هنر دوران تاریخی

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه های گلاک شوشتر

عنوان اصلی نوشته آرامگاه های گلاک شوشتر، “کاوش باستان شناسی در گلاک شوشتر” است. این مقاله توسط آقای مهدی رهبر نوشته شده است. علاقمندان می توانند برای مطالعه مقاله اصلی به نسخه چاپی که در کتابخانه های کشور موجود است، مراجعه نمایند.

کاوش باستان شناسی در آرامگاه های گلاک

مقدمه

سرزمین خوزستان به علت موقعیت خاص جغرافیایی، از جمله برخورداری از آبرفت رودخانه پرآب کارون از اولین مکان هایی است که بشر به علت سهولت زندگی، در آن اسکان یافته است. مطالعه محوطه ها و تپه های باستانی مانند چغامیش، شوش، جوی، بندبال، جعفرآباد، چغازنبیل و هفت تپه و ده ها تپه و محوطه دیگر در این سرزمین آثار زندگی بشر را از زمانی که در دشت ساکن شده و به کشاورزی پرداخته تا به امروز بی وقفه نشان می دهند. در اماکنی از این منطقه و در برخی از مقاطع تاریخی، زندگی بشر به وضوح بیشتری خودنمایی می کند. از جمله این اماکن شوشتر قدیم است که متأسفانه تاکنون جنبه های مختلف فرهنگ و تمدن گذشته آن کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است.

ده ها محوطه باستانی مهم در مسیر رودخانه گرگر یا شطيط قرار دارند و برخی از آنها مانند «تل لاتون» در ده نورعلی با وسعت زیاد، معرف شهری بزرگ در دوره ایلامی است که در سال های بعد از انقلاب شناسایی و کشف شده است. کشف اینگونه شهرها گویای آن است که هنوز آثار ناشناخته فراوانی وجود دارد که باید مورد شناسایی و مطالعه و پژوهش قرار گیرد. کانال های پیچیده آبیاری، پل ها، سدها و بندهای مستحکم که آب کارون را جهت آبیاری مزارع و باغ ها، در وسعت وسیع و حجم زیاد مهار و به کار می گیرند از آن چنان فن و مهارتی برخوردارند که می توانند در وضعیت کنونی و در مقایسه با امکانات و تکنولوژی قرن حاضر نیز در صورت انجام تعمیرات، بازدهی قابل توجهی داشته باشند.

مجموعه آسیابها، پل ها، سدهای شوشتر به قدری از جهت فن و شیوه طرح و ساخت و عملکرد در سطح بالایی هستند که می توان آنها را به عنوان یکی از کوشش های ایرانیان در جهت پیشبرد و اعتلای علم و فن معرفی کرد.

آرامگاه های گلاک شوشتر

موقعیت جغرافیایی 

آرامگاه های گلاک شوشتر در سه کیلومتری جنوب شوشتر و حد فاصل بین دو شعبه از رود کارون یعنی «گرگر» و «شطيط» واقع شده است. رود کارون قبل از رسیدن به شوشتر به وسیله بند میزان و شادروان به دو شعبه دو دانگه و چهار دانگه یا گرگر و شطيط تقسیم می شود (نقشه شماره ۱). حدفاصل بین این دو شعبه را «میان آب» می گویند که در اثر آبرفت رودها به وجود آمده و منطقه حاصلخیزی را تشکیل می دهد. از آنجایی که آب دو رود فوق الذکر پایین تر از سطح زمین های میان آب است، به منظور آبیاری زمین های میان آب، نهری به نام «داریون» از شطيط جدا کرده و از زیر قلعه سلاسل گذرانیده به میان آب رسانیده اند. نهر داریون به عبارتی یادآور نام «دارا» و «داریوش» است که میتوان قدمت این نهر را به دوره هخامنشی رسانید.

رود کارون و شعب گرگر و شطیط همیشه موجب خیر و برکت نبوده، زیرا گاهی طغیان آنها سبب خرابی هایی نیز شده است، یا براثر شکستن بند میزان آب به نهر داریون نمی رسیده و در نتیجه موجب خشکسالی میان آب می شده است. اهمیت میان آب از نظر کشاورزی به حدی بوده است که مسئولین امر را در دوره های مختلف به تفکر وا می داشته تا به شکلی نسبت به ضایعات طغیان آب یا بی آبی، برخوردی جدی داشته باشند.

نهر داریون خود به چند شعبه کوچک تر تقسیم می شود و شبکه آبرسانی منظمی را در میان آب به وجود می آورد. حاصلخیزی میان آب موجب نشو و نمای تمدن هایی بوده است که آنچه گروه کاوش باستان شناسی گلالک به آن دست یافته است بخش کوچکی از تمدنی بزرگ است.

آرامگاه های گلاک شوشتر

پیشینه مطالعات در منطقه حوالی

منطقه حوالی آرامگاه های گلاک شوشتر و جنوب شوشتر در سال ۱۳۴۷ شمسی به وسیله یک گروه از اداره کل باستان شناسی و فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گرفت و گزارش آن نیز چاپ شد. آشکار شدن اتفاقی بخشی از سقف آرامگاهی در این مکان در سال ۱۳۶۵ شمسی، سبب کاوش آن شد. حاصل سه فصل کوتاه مدت کاوش اطلاعات پر ارزشی در خصوص یکی از سلسله های پادشاهان محلی ایران به دست داد. محوطه ای که به نام آرامگاه های گلالک نامگذاری کرده ایم در کنار شهر الیمایی دستوا قرار دارد که با حفر گمانه هایی محدوده آن تعیین شد و عجالتا حدود ۲۶ هزار متر مربع آن از طرف سازمان میراث فرهنگی کشور خریداری شد و نیز پیشنهاد خرید زمین مجاور آن داده شد(نقشه ۲).

آرامگاه های گلاک شوشتر

چگونگی لایه های باستانی محوطه

لازم بود قبل از کاوش از چگونگی لایه های باستانی آرامگاه های گلاک شوشتر اطلاعاتی داشته باشیم. به همین منظور، گمانه ای به ابعاد ۳×۳ متر حفر شد که در عمق 3.75 متری به خاک بکر رسید. این گمانه از لایه های مختلف: خاک رس، شن، خاکستر به همراه قطعات سفال، قلوه سنگ رودخانه ای و ماسه تشکیل شده بود. به خصوص لایه اخیر نشان می داد که طغیان رودخانه موجب تخریب شده است (تصویر 3).

بررسی محوطه

جمع آوری اطلاعات سطحی محوطه باستانی  کمک فراوانی در شناخت مجموعه آثار قبل از کاوش می نماید. در آرامگاه های گلاک شوشتر نیز لازم بود نسبت به جمع آوری مواد فرهنگی در سطح تپه و محوطه اقدام کنیم. این مسئله به ما اجازه داد تا اولا با قاطعیت بگوییم که اولین استقرار در این محوطه بعد از دوره سلوکی، مشخصا دوره الیمایی و سپس اشکانی و ساسانی بوده است. دیگر اینکه در دوره اسلامی حدود قرن ششم و هفتم هجری استقرار کوچکی در این محوطه به وجود آمده است که البته در مقایسه با آثار قبل از خود ناچیز است. این امر با وجود تعداد انگشت شماری از قطعات سفال های لعابدار و بدون لعاب دوره اسلامی همچنین یک سکه مسی محقق شد.

بررسی محوطه آرامگاه های گلاک شوشتر همچنین وجود کارگاه های ذوب فلزات به خصوص آهن را ثابت کرد. زیرا در قسمت های مختلف این محوطه قطعات فراوانی از گدازه آهن پراکنده بود. علاوه بر آن شواهدی دال بر وجود کارگاه های صنعتی دیگر را به دست آوردیم. در گمانه آزمایشی ۲ در عمق 2.60 متری از سطح زمین به ظرفی بزرگ شبیه پاتیل یا ته خمره ای که در کف آن سوراخی وجود داشت برخورد نمودیم. وضعیت ظرف که در زمین کار گذاشته شده بود القاء یک کارگاه صنعتی را می نمود. کارگاه های صنعتی در اطراف شهرها به خصوص در اطراف آرامگاه ها از گذشته های دور وجود داشته و این امر موضوع تازه ای نیست. به خصوص اینکه به فاصله کمی از این محوطه آثار دو کوره سفالگری نیز کشف شد.

در مدت کاوش مجموعا ۵ آرامگاه، دو کوره سفالگری، یک بنای سنگی، دو بنای خشتی، یک چاه و تعدادی آثار معماری منفرد کشف شد که در اینجا فقط آرامگاه های گلاک شوشتر را مورد مطالعه قرار می دهیم.

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه شماره 1

در کاوش آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر، بلافاصله بعد از نقطه صفر سطح فعلی زمینه، سقف تخریب شده آرامگاه که با آجرهای مربع شکل به ابعاد 27×27×7 سانتی متر یا 26×26×6 سانتی متر که با ملات گچ ساخته شده بود نمایان شد (تصویر ۴). آرامگاه از اتاقی مستطیل شکل تشکیل شده است که 3.80متر طول و 2.70 متر عرض دارد. ارتفاع آن از کف ۲2.20 متر است. فضایی به طول ۲ متر راه پله و آستانه را تشکیل می دهد. سطح داخلی آرامگاه اعم از پله ها و سقف و کف و دیوارها با لایه ای از گچ اندود بوده است که در حال حاضر بخش اعظم آن ریخته و آجرها نمایان شده است.

آجر کاری آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر طبق معمول تا ابتدای شروع طاق به طور افقی انجام شده است. سپس یک ردیف آجر به صورت عمودی (نره) در قسمت جنوبی و غربی کار شده و پس از آن طاق آرامگاه شروع می شود. برای اجرای طاق، ذوق و سلیقه به خرج داده اند. به این معنی که در آجرچینی هم به صورت عمودی (نره) هم به صورت پر و هم مورب عمل کرده اند. در حقیقت غیر از مسئله استحکام در زدن سقف تفنن نیز به کار برده اند.

آرامگاه های گلاک شوشتر

ورودی

ورودی آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر در سمت شرق است و به وسیله ۵ پله کم عرض ولی نسبتا بلند به آستانه ای می رسد (پلان شماره ۵) و بالاخره با چند سانتی متر اختلاف سطح آستانه با کف، به درون آرامگاه راه می یابد. غیر از اتاق آرامگاه که پوششی با طاق آجری داشته است، حد فاصل بین آخرین پله و کف آرامگاه یعنی آستانه نیز دارای طاق آجری بوده است.

آرامگاه های گلاک شوشتر

راه پله

فضایی که پله ها در آن قرار دارند و فاقد طاق است، طوری ساخته شده که با نصب چند تخته سنگ (مجموعآ به ابعاد ۹۰×۱۳۵ سانتی متر) که در گودی قاب مانند جا می افتاد، در آرامگاه مسدود می شد. در حقیقت به همان شیوه ای که در آرامگاهه ای ایلامی هفت تپه و آرامگاه های زیرزمینی چغازنبیل اعمال شده است.

راه پله آرامگاه از خاک دستی همراه با قطعات مختلف خمره های قیراندود و بدون قیر پر شده بود. با توجه به حجم کم و دهانه تنگ خمره ها نمی توان تصور کرد آنطور که در گورستان های دوره اشکانی گزارش شده به منظور تدفین استفاده شده باشد (تصویر ۶).

فضای داخلی

فضای داخلی آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر از سه سکو و یک راهرو وسط تشکیل شده است. عرض سکوها حدود ۸۰ سانتی متر است که با ساختن طاق آجری، فضایی در زیر آن برای تدفین های غیر تابوتی به وجود آورده اند. دیواره آجری به ارتفاع ۱۰ سانتی متر در جلو سکوها و جلو فضاهای زیر آن ها ساخته شده است (تصویر ۷ – برش عرضی).

فضاهای داخلی زیر سکوها به اندازهای هست که بتوان اجساد را به طور آزادانه و درازکش دفن کرد. بلندی سکوها حدودأ ۹۰ سانتی متر است به استثناء سکوی مقابل که ۱۰ سانتی متر از سکوهای طرفین بلندتر است. راهرو وسط که به منظور مراسم تدفین و رفت و آمد در نظر گرفته شده به طول ۲۵۰ سانتی متر و عرضی برابر ۱۰۵ سانتی متر دارد.

طاقچه

در دیوار مقابل ورودی، طاقچه ای به بلندی ۴۰ سانتی متر و پهنای ۳۷ سانتی متر با عمق ۲۹ سانتی متر تعبیه شده است. هلال طاق آن که کمی از عرض طاقچه بزرگتر است با دو زاویه نیز که در طرفین به وجود آمده، ترکیب خوشایندی را داده است. اجرای این گونه طاق ها که تا دوره ساسانی نیز کم و بیش می بینم شاید خاص دوره اشکانی باشد (تصویر ۶). در درون این طاقچه، کوزه دو دسته فیروزه ای رنگی به بلندی ۳۳ سانتی متر قرار داده بودند.

آرامگاه های گلاک شوشتر

علاوه بر آن در جلو سکوی مقابل (غربی) و در وسط آن، آجری کار گذاشته شده بود که بخشی از آن به منظور ایستائی، در زیر دیواره جلو سکو قرار گرفته بود و بخشی از آن نیز به صورت رف یا کنسولی (Consol) به جهت قرار دادن مجسمه نیم تنه زنی، از سکو پیش آمده بود. مجسمه از جنس گچ و به صورت قالبی تهیه شده بود. شانه راست زن، لخت و پارچه چین داری بقیه بدنش را می پوشاند. نقش سه رشته گردنبند، دور گردن و سینه اش قرار داشت. این مجسمه طوری قرار گرفته که به محض فرود آمدن از پله ها و رسیدن به آستانه، نظرها به آن جلب می شود (تصویر شماره ۳۴).

آرامگاه های گلاک شوشتر

طراحی گرافیکی نقشه آرامگاه های گلاک

تابوت سکوی سمت راست

روی سکوی سمت راست آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر، تابوتی سفالین با لعاب آبی مایل به سبز و نقوش زیبای کنده زیر لعاب (شامل ساقه و برگ و پیچک و خوشه انگور) سطح خارجی تابوت را تزیین کرده است. درپوش تابوت شیروانی شکل است و در سطح آن نیز علاوه بر برگ ها و شاخه و پیچک انگور، در حواشی از نقش ساقه نخل استفاده شده است. درپوش از دو قطعه مجزای عرضی که به هم جفت می شود، ساخته شده است. تابوت، قایقی شکل است و ابعادی برابر ۱۹۶ سانتی متر طول و ۳۰ سانتی متر بلندی دارد. طرف سر تابوت که عریض تر است به طرف شرق می باشد و جهت پاها به طرف غرب است. در انتهای تابوت و در قسمت پاها سوراخی تعبیه شده که به منظور خارج شدن خونابه ناشی از متلاشی شدن جسد، ایجاد شده است.

در بالای سر تابوت و روی سکو، دو کاسه سفالين لعابدار داخل هم گذاشته شده بود. یک پیاله و یک عطردان سفالی لعابدار را که دارای دو دسته بود در قسمت پایین پای تابوت روی سکو جای داده بودند. تابوت شماره ۲ که در مقابل در ورودی قرار دارد احتمالا به اشخاص مهمتری تعلق داشته است. مجلل بودن آن و اختلاف سطحش با دیگر تابوت ها، شاید دلیل این مدعا باشد.

سکوی روبه رو تقریبا تمام عرض آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر را در بر می گیرد. سر تابوت به طرف شمال است و با دیوار شمالی و غربی فاصله زیادی ندارد. فضای باقی مانده پایین پای این تابوت را حفرهای ۴۰×۴۰ سانتی متر و عمق حدود ۹۰ سانتی متر تشکیل می دهد (تصویر ۵).

آرامگاه های گلاک شوشتر

شکل تابوت

شکل تابوت آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر مانند دیگر تابوت های این مجموعه است که در قسمت سر و شانه، عرض آن ۶۰ سانتی متر است. رنگ آن فیروزه ای و دارای نقوش بسیار زیبا است که روی بدنه و درپوش نقش شده است. نقوش روی بدنه شامل یک نقش تزیینی طنابی شکل به صورت برجسته است که به فاصله ۶ سانتی متری از لبه، دور تا دور تابوت را فرا گرفته است.

اگر بدنه تابوت را به وسیله خطی عمودی نصف کنیم، نیمه طرف پاها بدون نقش است اما نیمه دیگر آن به وسیله سه عنصر تزیینی طنابی شکل عمودی با تزیین جناقی به دو کادر مربع شکل تقسیم شده است. در داخل هر یک از آنها نقش دایره شکل نیم برجسته وجود دارد. در قسمت بالا دو شاخک است و در پایین شاخک ها نقشی شبیه پاپیون به وجود آمده است. در حالی که سطح برجسته حلقه ها را ردیف دایره ها و نقش های ناخنی تشکیل می دهد (تصویر ۸).

آرامگاه های گلاک شوشتر

تزیینات و کارهای هنری بر روی تابوت

همه تابوت های آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر در قسمت پاها، دو زائده دایره شکل نیم برجسته شبیه حیوانی که زانو زده باشد، دارند (تصویر شماره 9 ). دیواره تابوت در این قسمت برخلاف دیواره طرف سر که عمودی می باشد، مورب است. در پوش این تابوت بی شک از شاهکارهای هنر آن زمان به شمار می رود. این درپوش شیروانی شکل بوده و دارای دو سطح صاف شیب دار، یکی در جلو و دیگری در پشت است. در انتهای مثلثی شکل درپوش، منتهی به دو دسته تزیینی بسیار زیبا می شود که در سطح به صورت نیم کروی و در قسمت زیرین توخالی است که تزیینات موزون با خطوط کنده زیر لعاب دارند (تصویر شماره 10). در همین جا اضافه می کنم که نقوش روی بدنه این تابوت و درپوش آن منحصرا در سمتی قرار دارند که قابل رویت است.

نقوش روی تابوت

در حقیقت در آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر آن سمتی از تابوت که در معرض دید نبوده، لزومی به ایجاد نقش نیز احساس نشده است. شاید این مسئله بتواند کمک کند به اینکه تابوت را به طور سفارشی و مخصوص این آرامگاه و برای شخص مهمی قبل از مرگش ساخته بودند. در قسمت مرکزی سطح شیب دار درپوش، یک نقش تزئینی نیم برجسته، تقریبا با همان صورت که در بدنه اجرا شده بود وجود دارد. تنها تفاوت با نقش بدنه، دو روبان است که در قسمت پایین به شکل پاپیون وجود دارد. در طرفین نقش دایره ای شکل فوق، ابتدا یک آتشدان و در کنار آن نقشی از نخل که ۹ شاخه و دو خوشه خرما در طرفین آن قرار دارد، که به شیوه نقش زیر لعاب به وجود آمده است.

نقوش طرفین حلقه تزیینی، قرینه نیستند به این ترتیب که اول آتشدان و سپس درخت خرما نقش شده است، اما در سمت دیگر ابتدا آتشدان و سپس درخت نخل را نقش کرده اند. به خاطر تفاوت عرض سطح درپوش در قسمت سر و پا، نقش های سمت پاها، کوچکتر هستند.

آنچه درباره تابوت شماره ۲ گفتنی است اینکه هم بدنه و هم در پوش آن به صورت یک پارچه ساخته شده است. همین امر مهارت و استادی هنرمندان را چه در ساخت، چه در لعابکاری و چه در پخت آن (که حجمی بزرگ را باید در کوره در حرارت یکنواخت به ثمر برساند)، به ثبوت می رساند.

آرامگاه های گلاک شوشتر

هدایا و اشیاء کنار جسد

همراه جسد و یا در کنار آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر اشياء متنوعی کشف شده است که از آن میان کاسه ها و عطردان هایی است که معمولا در خارج تابوت روی سکو گذاشته شده است. اما اشياء داخل تابوت شامل زیورآلات و اشیاء زینتی مربوط به شخص و یا اهدایی از طرف کسان او است. مهره های مختلف گردنبند که جنس آن اعم از خمیر شیشه (در چند طرح و اندازه)، مفرغ و سنگ های تزیینی از قبیل عقیق و غیره در این تابوت وجود داشت. در اینجا باید از گردنبندی که دارای دانه های کوچک منجوق مانند و ذره بینی از خمیر شیشه نام برد.

آرامگاه های گلاک شوشتر

نکته قابل ملاحظه اینکه در سمت شمال سکوی شماره ۲ شماری استخوان انسان ریخته شده بود، همچنین مقادیری استخوان پوسیده در داخل حفرة تعبیه شده در گوشه جنوب غربی آرامگاه وجود داشت که در حقیقت در حکم استودان بود در این آرامگاه به منظور فراهم آمدن فضا جهت تدفین های بعدی، استخوان هایی که گوشت آنها زایل می شدند از تابوت خارج کرده و روی سکو یا داخل حفره می ریختند. یا اینکه جسد جدید را در داخل همان تابوت و کنار جسد دیگر قرار می دادند. این واقعیت روی سکوی شماره ۲ آرامگاه ۲ مشاهده شد. علاوه بر آن در همین آرامگاه در تابوت شماره ۳ و تابوت شماره ۴ تدفین های بیش از یک نفر را در داخل یک تابوت داریم.

مطالعه بر روی اشیاء داخل این تابوت روشن می کند که اولا همه زیورآلات آن زنانه است و هیچ شیئی که اختصاصا به مرد تعلق داشته باشد، در این تابوت مشاهده نشد. دیگر اینکه تنوع گردن بندها (با توجه به درهم ریختگی قسمت زیرین و ناقص بودن آنها) دفعات تدفین را در این تابوت ثابت می کند.

آرامگاه های گلاک شوشتر

تابوت روی سکوی سوم

در سمت چپ آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر روی سکوی سوم، تابوت سفالین بدون لعاب اما منقوشی قرار گرفته است که در نوع خود بی نظیر است. طول آن ۱۹۶ سانتی متر و عرض آن در قسمت سر ۵۷ و در سمت پاها ۳۸ سانتی متر است. بلندی آن بدون احتساب درپوش به ۲۹ سانتی متر می رسد. بر روی بدنه تابوت در سمتی که در معرض دید بوده است، زیباترین نقوش شامل خوشه های انگور، پیچک ها، و ساقه و برگ به صورت برجسته و کنده، نقش شده است.

نقوش به صورت استیلیزه است. که در عین سادگی خطوط، چشم نواز می باشد. ضمنا هماهنگی نقوش بدنه و درپوش، زیبایی خاصی را به وجود آورده است. قسمت بالا و پایین تابوت به وسيله نقوش طنابی شکل محصور شده است. در سمتی از تابوت که در معرض دید نبوده است فقط سه ستون مانند با نقش حلزونی وجود دارد. در پوش آن به صورت شیروانی است که از دو قسمت مجزا در جهت عرض ساخته شده و در کنار هم قرار گرفته است. بخشی از درپوش که در معرض دید قرار نمی گرفته، منحصرا دارای چند خط عمودی است و سطح آن حاوی نقوش جناقی است. سر تابوت به طرف غرب است.

آرامگاه های گلاک شوشتر

هدایای در داخل تابوت سکوی سوم

در تابوت سکوی سوم آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر،  اشیاء سفالی و غیر زینتی طبق معمول روی سکو و در کنار تابوت قرار داده شده بودند. همچنین در این قسمت یک عطردان سفالی و یک عطردان شیشه ای سیاه رنگ کوچک با نقوش جناقی با رنگ های زرد و سفید روی گلوی ظرف جلب نظر می کرد (تصویر شماره ۱۱). علاوه بر آن باید از چند قطعه آهن زنگ زده که بقایای قلاب کمر و نظیر آن بوده اند و همچنین از یک قطعه سرب که احتمالا سنگ وزنه باید بوده باشد نام برد. این سنگ وزنه در کنار تابوت قرار داشت.

در داخل تابوت و حدود سینه آن یک حلقه کوچک مفرغی و یک سکه مسی زنگ زده به دست آمد. روی کف آرامگاه و چسبیده به دیوار جنوبی، تابوت سفالی بدون لعاب اما دارای نقوش برجسته کشف شد. سر تابوت به طرف غرب است، در شیروانی شکل آن نیز در اثر فشار خاک شکسته است. تزئینات آن منحصر است به نوارهای طنابی شکل و تزئیناتی شبیه ستون های ایونیک یونانی و همچنین نقش برجسته ای شبیه حلقه قدرت، در سمت راست تابوت روی کف آرامگاه یک کاسه، یک عطردان کوچک و یک پیاله (که به حالت وارونه چسبیده به دیوار تابوت گذاشته شده بود) قرار داشت. ضمنا باید از یک مهر از جنس خمیر شیشه با نقش گراز، نام برد (تصویر ۱۱). همچنین قسمتی از یک زنجیر آهنی با حلقه های بافته در هم، از کنار این تابوت به دست آمد.

آرامگاه های گلاک شوشتر آرامگاه های گلاک شوشتر

 

تدفین های غیرتابوتی یا تدفین های زیر سکوهای آرامگاه شماره یک 

سکوهای سه گانه آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر به وسیله طاق هایی شکل گرفته اند که در زیر آنها فضاهای خالی مناسبی به وجود آمده است (نقشه شماره ۷ و تصویر ۶ و ۱۳). زیر این سکوها فضاهایی به عرض حدود ۷۰ سانتی متر و به طول بین ۱۹۰ تا ۲۰۰ سانتی متر ایجاد شده است که از آن ها به منظور تدفین های معمولی استفاده کرده اند. زیر سکوی اول حدود ۷ جسد به طور طاق باز در کنار هم یا روی هم دفن شده بود (تصویر شماره ۱۳). برای تدفین جهت خاصی در نظر گرفته نشده بود. سر سه اسکلت به طرف غرب و سر چهار اسکلت به طرف شرق بود. همراه آن ها تعداد معدودی اشیاء از قبيل کاسه و ظروف کوچک لعابدار و بدون لعاب دیده می شد.

ضمنا از جام پایه دار بدون لعاب که در زیر سکوی دوم وجود داشت نیز باید نام برد (تصویر ۱۴). از آنجایی که آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر را یک آرامگاه خانوادگی فرض کرده ایم، احتمالا افراد درجه ۲ فامیل را بدون تابوت و در زیر سکوها دفن می کردند.

به طوری که ملاحظه شد در آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر نقش درخت مو و خوشه های انگور نقش غالب را دارد. بیان این نکته ضروری است که در حال حاضر اهالی شوشتر به زمین های جنوبی شهر شوشتر (بعد از پل تا حدود گاومیش آباد) «شرابدار» می گویند. آیا نقش انگور و درخت مو و تأكیدی که به کار رفته ارتباطی با منطقه شرابدار کنونی دارد؟

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه شماره ۲ 

به فاصله حدود ۳۰ متری شرق آرامگاه شماره یک از آرامگاه های گلاک شوشتر، در داخل شیاری که نسبت به دیگر سطوح این محوطه گودتر بود، بخشی از یک آجر که به نظر می رسید در جای اصلی خود قرار دارد، جلب توجه کرد. با کمی کند و کاو مشخص شد این آجر بخشی از یک دیوار بنایی است که بعدا به نام آرامگاه شماره ۲ از آرامگاه های گلاک شوشتر نامگذاری شد.

حفاری با دقت پیگیری شد اما برخلاف انتظار سقف نام آرامگاه شماره ۲ از آرامگاه های گلاک شوشتر کلا فرو ریخته بود. با این حال تصور می شد بقایای سقف ریخته را در کف آرامگاه مشاهده کنیم که این امر به تحقق نپیوست. در کف آرامگاه و روی سکوها، جز قطعات کوچک و ناچیزی از آجرهای سقف مشاهده نکردیم. همچنین هیچگونه آثاری از تابوت ها و یا اسکلت ها و استخوان یا حتى ظروفی که قاعدتا می بایست به همراه اجساد می بود، مشاهده نشد. اما در لابلای خاک ها و در سطح های مختلف، قطعات سفال های لعابدار و بدون لعاب، قطعاتی از ظروف شیشه ای، قطعاتی از پیه سوز و یک سکه مسی و یک سکه سربی به دست آمد. ضمنا قطعات یک عدد خمره سفالی نیز در زیر سکوی شمالی جای داشت. به طور کلی در این آرامگاه هیچ گونه ظرف سالمی به دست نیامد.

آرامگاه های گلاک شوشتر

علت آسیب دیدن سقف آرامگاه شماره ۲

آنچه مسلم است آرامگاه شماره ۲ از آرامگاه های گلاک شوشتر مدت ها مورد استفاده قرار داشته، زیرا لایه های تعمیری آن به خصوص در سطح سکوها نشان میدهد که سالیان درازی از آن استفاده شده است و نسبت به ترمیم آن نیز اقدام کرده بودند. از طرفی قرائن نشان میدهد که آرامگاه مورد دستبرد قرار نگرفته است. زیرا در این صورت بقايا و آثار دستبرد سارقین برجای می ماند. عدم وجود آجرهای فروریخته سقف و نبودن تابوت ها روی سکو و عدم وجود اسکلت ها، به خصوص زیر سکوها و لایه های تعمیراتی درون آن، همه و همه نشان این است که در همان زمان به علت آسیب دیدن سقف آرامگاه، تابوت ها و آنچه در آرامگاه بوده است به آرامگاه دیگری که به همین منظور ساخته شده بود، انتقال یافته است.

با شکستگی دیوار شمالی پله های ورودی و فرونشستن آن و شیب محسوس پله ها، از جنوب به شمال مؤید این نظر است. می توان تصور کرد که آجرهای سقف آسیب دیده را از بالا برداشته و از آن طریق وارد آرامگاه شده و اشیاء مربوطه را انتقال داده اند.

آرامگاه های گلاک شوشتر

معماری آرامگاه شماره ۲

ورودی آرامگاه شماره 1  از آرامگاه های گلاک شوشتر به طرف شرق قرار داشت و تصور ما این بود که احتمالا دیگر آرامگاه ها نیز از این قاعده پیروی می کنند. چون پرستش ایزد مهر و خورشید در نزد بیشتر اقوام همزمان، به شدت رایج بود. لذا معابدی که ساخته می شد ورودی آنها تعمدا به طرف مشرق قرار داشت تا اولین اشعه خورشید به درون آن بتابد. همچنین با توجه به گزارش های مختلف باستان شناسی در دوره اشکانی، صورت مردگان را در حین دفن و یا زمان مرگ به طرف خورشید برمی گردانیدند تا آخرین وداع را با خورشید داشته باشند. تصور ما به این دلیل شکل گرفته است که در آرامگاه شماره یک سرها جهت خاصی نداشتند یعنی هم به شمال، هم به طرف غرب و هم به سمت شرق بودند.

در این حال، ورودی آرامگاه که به طرف شرق بود و می توانست به عنوان یک موضوع کلی برای ورود نور خورشید به آرامگاه تلقی شود و از جزئیات که قرار دادن صورت تک تک اجساد به طرف خورشید است، اجتناب شده باشد. اما با توجه به کاوش آرامگاه شماره ۲ که ورودی آن به طرف غرب بود و آرامگاه های شماره ۳ و ۴ و ۵ که بعدا کاوش شد و ورودی آنها به طرف شمال و جنوب بود، فرضيه فوق خود به خود باطل شد.

آرامگاه های گلاک شوشتر

راه پله

شماره ۲ از آرامگاه های گلاک شوشتر تشکیل شده است از یک راه پله نسبتا طولانی و یک آستانه و یک اتاق اصلی (پلان شماره ۱۵). برخلاف پله های آرامگاه شماره یک که کم عرض ولی نسبتا بلند بودند، پله های این آرامگاه چهارده عدد است. اگر چه همگی آنها کم عرض هستند و از ۱۵ سانتی متر تجاوز نمی کنند اما بلندی آن ها هم از ضخامت دو آجر بیشتر نیست. به این ترتیب ارتفاع پله ها هم حدود ۱۵ سانتی متر است.

ارتفاع کم پله ها، همان طوری که در دوره هخامنشی و مشخصا در پله های ورودی تخت جمشید و آپادانا و یا پله های دوطرفه معبد کنگاور در دوره اشکانی می بینیم، نه تنها عیب نیست بلکه از محاسن آن به شمار می رود. اما در اینجا ارتفاع کم را با عرض کم پله ها یک جا اعمال کرده اند به طوری که شخص یا اشخاص، هنگام پایین رفتن از پله ها ناچار باید طول پا را با طول پله هماهنگ و در یک جهت قرار دهند. به این ترتیب اجبارا باید به پهلو رفت و آمد نمایند. طبیعی است که این کار با تأنی و کندی صورت می گیرد.

بعد از پله های کوتاه و باریک به آستانه ای نسبتا وسیع می رسیم. این آستانه فقط ۶ سانتی متر از کف اصلی آرامگاه بلند تر است. آرامگاه شماره ۲ از آرامگاه های گلاک شوشتر نیز مانند آرامگاه شماره یک دارای سه سکو با ارتفاع حدود ۹۰ سانتی متر است و نیز سکوها را به وسیله طاق، طوری ساخته اند که در زیر، دارای فضای خالی مناسب باشد.

تفاوت های آرامگاه های شماره 1 و 2 

تفاوت های کوچکی غیر از آنچه درباره پله ها گفتیم بین آرامگاه های شماره 1 و 2  از آرامگاه های گلاک شوشتر وجود دارد.

  • یکی اینکه در اینجا سکوها و فضاهای زیر آنها فاقد دیواره هستند.
  • دیگر اینکه طاقچه روبه روی ورودی تعبیه شده در دیوار آرامگاه یک، وسعت زیادی یافته و در آرامگاه شماره ۲، خود مستقلا طاق نسبتا بزرگی، در پشت طاق سقف و مجزا از آن دارد (پلان و مقطع شماره ۱۵ و ۱۶؛ تصاویر شماره ۱۶ و ۱۷). کف این طاق نما از کف سکوی جلوی خود، حدود ۱۵ سانتی متر بلندتر است.
  • تفاوت دیگر اینکه اگر چه بخشی از راه پله ها یعنی حدفاصل بین اتاق آرامگاه و آستانه، به وسيله طاق پوشش شده، اما هیچ گونه نشانه ای وجود ندارد تا مشخص کند که روی پله ها به همان شیوه ای که در راه پله های آرامگاه شماره یک مشاهده کردیم، به وسیله تخته سنگ ها و نظیر آن مسدود می شده است.
فضای داخلی آرامگاه شماره 2

 اتاق آرامگاه شماره 2  از آرامگاه های گلاک شوشتر دارای ابعادی به این شرح است: طول 3.70و عرض 3.25 متر که اگر عرض طاق نمای مقابل را که حدود ۱۰۸ سانتی متر است به آن اضافه کنیم، طول کلی اتاق آرامگاه 4.78 متر می شود و چنانچه طول پله ها را نیز که ۳3.20 متر است به آن اضافه کنیم، مجموعه طول آرامگاه برابر ۸ متر خواهد بود. ابعاد آجرهای به کار رفته در این آرامگاه 29×29×7 سانتی متر است. عرض سکوی جنوبی ۱۱۲ سانتی متر است و فضای زیر آن چیزی در حدود 190×105 سانتی متر است. سکوی شمالی نیز دارای طولی برابر طول سکوی قبل و عرض آن ۱۱۴ سانتی متر است. بنابراین در فضاهای فوق الذکر می توانستند اجساد را به راحتی به طور درازکش دفن نمایند.

سکوی شرقی یا سکوی مقابل ورودی دارای وسعت بیشتری است، زیرا هم شامل فضای سکوی مقابل و هم فضای طاق نما است. اگر چه مدخل آن باریکتر از دو سکوی دیگر است و به اندازه عرض راهرو، یعنی از ۷۰ سانتی متر تجاوز نمی کند؛ با این حال به نظر می رسد مشکلی به وجود نمی آمده است.

اولین مدارک مستند طاق کلیل در آرامگاه شماره 2  

شاید یکی از پراهمیت ترین قسمت های آرامگاه شماره 2  از آرامگاه های گلاک شوشتر، طاق های اجرا شده بر سکوها باشد. اجرای طاق کلیل جا افتاده در این آرامگاه نشانی از پشت سرگذاشتن تجربه سالیان دراز است. به نظر نمی رسد تاکنون مدارک مطمئنی درباره پیشینه طاق های کلیل در دست بوده باشد. بنابراین اولین مدارک مستند موجود درباره اجرای این نوع طاق ها را در گلالک می بینیم. آجرچینی به منظور رسیدن به این نوع طاق، به طریقه ای که اصطلاحا رومی گفته می شود انجام گرفته و از همان ابتدا با کار گذاشتن آجرها که به تدریج و به طور نامحسوس مورب نصب شده اند، زمینه را برای رسیدن به طاق کلیل آماده کرده است. حدفاصل دو طاق برآمده از طرفین به وسیله ۴ آجر نیمه، به صورت «پر» تکمیل شده است (تصویر شماره ۱۷).

آرامگاه شماره ۳ 

آرامگاه شماره ۳ از آرامگاه های گلاک شوشتر به فاصله ۱۰ متری غرب آرامگاه شماره یک، قرار داشته (نقشه شماره ۲)، و از دو آرامگاه دیگر که شرح آنها گذشت کوچکتر است. جهت آن شمالی – جنوبی است و ورودی در طرف شمال قرار دارد (تصویر شماره ۱۹). با پایین آمدن از شش پله که ارتفاع و کف نامساوی دارند به آستانه ای می رسیم که تقریبا با کف آرامگاه هم سطح است(تصویر شماره ۲۲). اولین پله از بالا عمق بیشتری دارد تا بتوان با راحتی بیشتری به درون آرامگاه رفت. هر چند که در وضعیت فعلی هم، ورود به آن خالی از اشکال نیست.

 از طول راه پله ها که حدود ۲۴۰ سانتی متر است، ۱۳۰ سانتی متر آن به وسیله طاقی بسیار زیبا و چشم نواز به صورت حصیری زاویه دار پوشیده شده است (تصویر شماره ۲۰ و نقشه شماره ۲۱). به منظور مسدود کردن ورودی آرامگاه شماره ۳ از آرامگاه های گلاک شوشتر، هم از تخته سنگ ها و هم از قطعات خمره های سفالی استفاده کرده اند. پله های آرامگاه مانند دیگر آرامگاه هایی که شرح آن را دادیم پر بود از خاک و قطعات خمره های قیراندود و ساده. به نظر می رسد این مسئله که تقریبا در همه آرامگاه ها شاهد آن بودیم، جزیی از سنت تدفین بوده است که آخرین وداع را با متوفی با شکستن خمره هایی انجام می دادند.

آرامگاه های گلاک شوشتر

یافته ها و معماری آرامگاه شماره ۳

آرامگاه شماره ۳ از آرامگاه های گلاک شوشتر اگر چه طبق روال در آرامگاه ذکر شده دارای سه سکو است، اما این سکوها چند سانتی متر بیشتر، اختلاف ارتفاع با کف آرامگاه ندارند. دیگر اینکه کف سازی آن منحصرا با گچ انجام شده است (تصویر شماره ۲۲). آجرهای این آرامگاه دارای ابعاد 26×26×6.5 سانتی متر هستند. سه تابوت سفالی بدون لعاب اما دارای تزئیناتی شبیه طناب هایی بود که معمولا در موقع حمل تابوت ها به آرامگاه، به کار می برند. در این تابوت ها برخلاف تابوت های آرامگاه شماره یک، شیروانی شکل نیست بلکه قوسی قابل ملاحظه دارند (تصویر شماره ۲۳).

در آرامگاه شماره ۳ از آرامگاه های گلاک شوشتر که ظاهرا فقیرانه تر از دیگر آرامگاه ها است، یک کوزه سفالی با لعاب زیتونی رنگ و یک پیاله سفالین و همچنین یک سکه مسی و یک انگشتر طلا با نگین سیاه رنگ به دست آمد. ضمنا قطعات آهنی شبیه به میخ نیز کشف شد. تابوت سمت چپ فاقد درپوش بود و مانند آنچه در آرامگاه شماره یک ملاحظه کردیم، تعدادی قطعات استخوان انسان روی سکوی شماره ۳ کنار تابوت جمع شده بود. همان طوری که قبلا گفته شد، مجاز بودند که بعد از گذشت مدت زمانی اسکلت متلاشی شده را از تابوت جمع آوری و روی سکو بریزند تا جسد جدیدی را در داخل تابوت قرار دهند.

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه شماره ۴

آرامگاه شماره ۴ از آرامگاه های گلاک شوشتر در قسمت غربی محوطه و نزدیک خط مرزی با زمین کشاورزی قرار دارد (ترانشه K7)، بر خلاف آرامگاه های قبلی در عمق زمین ساخته نشده است بلکه اتاقی است نسبت کوچک با یک ورودی هم سطح زمین و خود اتاق آرامگاه ۳۵ سانتی متر گودتر از سطح راهرو است. به منظور رسیدن به کف آرامگاه دوپله نامساوی به ارتفاع ۲۵ و ۱۰ سانتی متری ایجاد شده است. پله اول فقط ۱۰ سانتی متر از دیوار داخلی عقب نشسته است. در حالی که پله دوم هم سطح دیوار است. آستانه تقریبا فضای زیادی یعنی در حدود ۱۰۰ سانتی متر را اشغال کرده است (تصویر شماره ۲۴). اگر ۲۰ سانتی متر از آستانه کم و به عرض پله اضافه می شد مشکلی به وجود نمی آمد.

 اما به نظر می رسد ایجاد این پله کوچک و کم عرض جزئی از سنت مربوط به این دوره بوده و می بایست به همین طریق عمل می شد. در آرامگاه شماره 2 نیز برای همه پله ها عرض کم اعمال شده بود. آرامگاه شماره ۴ برخلاف سه آرامگاه دیگر به صورت زیرزمینی نیست و فاقد سکو است. این آرامگاه اتاقی است مربع شکل به ابعاد 316×316 سانتی متر. دیوارها و کف آن از آجرهای مربع شکل به ابعاد 31×31×8 یا 30×30×5 سانتی متر با ملات گچ ساخته شده است. عرض دیوارها بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ سانتی متر متفاوت است.

آرامگاه های گلاک شوشتر

تزیینات گچی در آرامگاه شماره ۴ 

سطح داخلی آرامگاه شماره ۴ از آرامگاه های گلاک شوشتر و کف آن با یک لایه گچ اندود شده است. ورودی آرامگاه از هر دو طرف دارای تزئیناتی از گچ بوده است. فقط در سمت راست ورودی و کمی بالاتر از سطح زمین، نیم استوانه ای خوابیده، با گچ تزئینی به وجود آورده اند (نقشه شماره ۲۵). همچنین قطعه ای از نیم ستون گچی با پایه ای کمی بزرگتر از ساقه ستون، در همین قسمت کشف شده است (تصویر شماره ۲۶). اگر چه در حال حاضر در طرف چپ ورودی، تزئینی ملاحظه نمی شود، اما به طور قطع تزئینات مشابه سمت راست را داشته است. از اینکه بقیه قسمت های سطح دیوار در جبهه اصلی چه تزئیناتی داشته است، به خاطر فقدان مدارک نمی توان اظهارنظر کرد. همچنین از چگونگی سقف آرامگاه هیچ گونه اطلاعی نداریم.

آرامگاه های گلاک شوشتر

تدفین های آرامگاه شماره ۴

وجود قطعه ای از یک تابوت سفالی لعابدار نشان می دهد که علاوه بر تدفین هایی که در سطح آرامگاه شماره ۴ از آرامگاه های گلاک شوشتر به عمل آمده، حداقل یک تابوت نیز در کف آرامگاه جای داشته است. قطعات زیادی از استخوان انسانی که در اثر رطوبت و هوا پوسیده شده همراه با برخی اشیاء مربوط به تدفین در تمام سطح آرامگاه و بیشتر در کناره دیوارها دیده می شود. اجساد را دور تا دور دیوارها دفن کرده، سپس ظروف و اشیاء مربوطه را در کنار آنها می گذاشتند و روی همه آن ها را یک لایه خاک می ریختند. ظاهرا در قسمت وسط، تابوت نهاده شده بود و راه باریکی نیز برای رفت و آمد وجود داشته است (تصویر ۲۴ و ۲۷).

در جای جای کف این آرامگاه تعدادی کوزه های لعابدار و بدون لعاب، عطردان های سفالی به دست آمد. جالب است که هیچ نوع کاسه یا پیاله ای در این آرامگاه نهاده نشده بود. قطعات آهن زنگ زده، به صورت مفتول یا میخ در گوشه و کنار وجود داشت. به نظر می رسد آهن و قطعات ساخته شده آن، همچنین گدازه آهن (سنگ معدنی که آهن آن استخراج شده باشد) که در لابه لای خاک راه پله و ورودی تقریبا همه آرامگاه ها، نهاده شده بود نقش سنتی را بازی می کند.

علاوه بر اشیاء ریز زینتی، نگین سبز رنگی به صورت عدسی محدب به دست آمد که به عنوان مهر شخصی عمل می کرده است. روی نگین آن به خط یونانی، به صورت معکوس نام «ارُدک ΟρωΔακ» که ممکن است نام یکی از پادشاهان محلی باشد، خوانده شد، (تصویر شماره ۲۸).

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه شماره ۵

در منتهی الیه شمال غربی محوطه خریداری شده (نقشه شماره ۲) و روی خط مرزی با زمین های در دست مالکین، در ترانشه T12، آرامگاه شماره ۵ از آرامگاه های گلاک شوشتر کشف شد. مصالح ساختمانی به کار رفته در آن یک دست نیست به این معنی که هم از آجر استفاده شده و هم از قطعات تخته سنگ های شنی که از نظر ابعاد با آجر هم آهنگی دارند و ملات به کار رفته طبق معمول گچ است. این آرامگاه اتاقی است به ابعاد 2.80×2.80 متر که ضخامت دیوارهای آن حدود ۹۰ سانتی متر است. ورودی این آرامگاه که ۷۰ سانتی متر عرض دارد در سمت جنوب قرار دارد. کف آن نسبت به سطح زمین ۶۵ سانتی متر گودتر است که به وسیله دو پله یکی کوتاه و دیگری بلندتر و با عرض کم به درون راه پیدا می کنند (تصویر شماره ۲۹ و نقشه شماره ۳۱).

در آرامگاه شماره ۵ از آرامگاه های گلاک شوشتر همان شیوه پله های آرامگاه ۲ و ۴ و نیز آثار شیوه پله های آرامگاه یک حاکم است. زیرا هم کم عرض بودن پله و هم بلندی آن به چشم می خورد. در اینجا هم قادر بودند با عقب نشستن، این مشکلات را به سادگی حل کنند. ورودی و کف آرامگاه با آجر فرش شده و سپس یک لایه گچ روی آن کشیده اند. سرتاسر جبهه جنوبی در جلو محوطه ورودی به عرض ۵۰ سانتی متر، کف سازی و اندود گچ دارد. تزئینات زیبایی در دو طرف مدخل آرامگاه به وجود آورده اند.

 

نیم ستون استوانه ای شکل گچی

دو نیم ستون استوانه ای شکل گچی، همراه با زوایای زیبایی که در این قسمت اجرا شده، گواهی بر اهمیت این آرامگاه است (تصویر شماره ۳۲ و نقشه ۳۱). نمی توانیم بگوییم سقف این آرامگاه را با چه مواد و سبکی پوشانده بودند. زیرا از کل مجموعه در حال حاضر ارتفاعی بیش از 1.5 متر باقی نمانده است. از طرفی مواد و مصالح داخل و کف آرامگاه نیز در این مورد کمکی نکرد. شواهد امر نشان می دهد که در زمانی ناشناخته، آرامگاه زیر و رو شده است. قطعات یک تابوت سفالی لعابدار که ظاهرا تنها تابوت این آرامگاه بوده است، به طور درهم و در همه جای کف و نیز در عمق های متفاوت پراکنده بود (تصویر شماره ۳۰).

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه های گلاک شوشتر

اشیا و سایر یافته های آرامگاه شماره ۵

قطعات استخوان ران و فک یک گاو نیز در بین توده خاک و پای پله آرامگاه شماره ۵ از آرامگاه های گلاک شوشتر پیدا شد (تصویر شماره ۲۹). از اسکلت انسان فقط جمجمه ای شکسته در گوشه شمال شرقی همراه با قطعات تابوت به دست آمد. علاوه بر ظروف سفالین اعم از کاسه و قدح و عطردان و قطعات سفال های لعابدار و بدون لعاب، قطعات زیادی از خمره های نسبتا بزرگ که در سطح داخلی قیراندود بودند، به دست آمد. در همین جا به قطعات ظروف مختلف با نقوش کنده شامل مثلث ها و دایره ها و دیگر نقوش هندسی و نقوش قالبی اشاره ای می کنیم.

قطعه ای از یک قدح که در سطح داخلی، نقش کنده یک ماهی داشت و به فاصله کمی از آن دم ماهی دیگر نمایان بود، نشان می داد که دور تا دور قدح، نقش حداقل سه ماهی وجود داشته است. یک ظرف لوله دار با نقش حیوانی، با دو چشم درشت، یکی از اشیاء جالبی بود که به دست آمد. شاخ های این حیوان دور لوله را در برگرفته است و حالت برجسته دارد، این نقش از نقوش ساده و در عین حال زیبای این مجموعه است.

تابوت آرامگاه شماره ۵ 

از دیگر یافته های آرامگاه شماره ۵ از آرامگاه های گلاک شوشتر باید به قطعات تابوت سفالی لعابداری که دارای نقوش برجسته سر انسان همراه با گل میخ های تزئینی برجسته بود باید نام برد. آنها شبیه گل میخ های آهنی هستند که روی درهای چوبی به ردیف می کوبیدند. این گل میخ ها در اینجا به صورت یک در میان، نزدیک لبه تابوت نقش شده است. نقش برجسته سر انسان که دارای ریش پریشان است شبیه سیلن هایی (Selene) است که در میتولوژی یونان (اسطوره شناسی یونان) نقشی دارند.

آرامگاه های گلاک شوشتر

نقش برجسته زن در آرامگاه شماره ۵

یک نقش برجسته زن بر روی سفال لعابدار که آن هم ممکن است بخشی از یک تابوت باشد، از دیگر اشیاء با ارزش و هنری آرامگاه شماره ۵ از آرامگاه های گلاک شوشتر است. متاسفانه بیش از نیمی از صورت زن باقی نیست ولی موهای بلند و افشان روی شانه اش حکایت از زیبایی صاحب آن می کند. زمینه این نقش فیروزه ای ولی موها خرمایی رنگ است و زمینه صورت به رنگ سفید و چشم و ابرو سیاه یا خرمایی است (تصویر شماره ۳۳). آیا به راستی این نقش، تصویری از ملکه با همسر مقام مهمی است که در این آرامگاه دفن شده است؟ و یا نقشی از آناهیتاست که شدیدا مورد پرستش مردم این دوره بوده است؟ و یا …؟

آرامگاه های گلاک شوشتر

آرامگاه های گلاک شوشتر

جمع بندی و نتیجه گیری از یافته ها

از مجموعه آثاری که تاکنون از گلالک به دست آمده، اعم از ظروف سفالی، شیشه ای، اشیاء زینتی، فلز، مهرهاء سکه ها، تابوت ها و همچنین آثار معماری، نتایج خوبی حاصل شده است. مجموعه ۳۷ سکه مسی و سربی چه در کاوش و چه در بررسی سطحی محوطه به دست آمده است که مطالعه آن ها در دست اقدام است.

تاریخ گذاری بر اساس سکه های کشف شده از محوطه

مطالعه و مقایسه اجمالی تعدادی از کشف شده از محوطه آرامگاه های گلاک شوشتر نشان می دهد که برخی به ارد اول (الیمایی) و برخی به کامناسكير ارد دوم تعلق دارند. اگر چه تاکنون فهرست های متعددی از پادشاهان الیمایی و زمان سلطنت آن ها منتشر شده است اما ظاهرا توافق قطعی بین فهرست ها به چشم نمی خورد. اگر پژوهشی که به وسیله دانشگاه کمبریج در این خصوص به عمل آمده ملاک قرار دهیم، حدود سال ۸۵ میلادی پادشاهان محلی یا کامناسکیرها بر کنار و شاهزادگان اشکانی جای آن ها را گرفتند. که ارد اول یکی از آن شاهزادگان است. ما عجالتا این تاریخ را به عنوان تاریخ این آثار قلمداد می کنیم و تا مطالعه کامل سکه ها و نتایج حاصله فعلا این پیش فرض را به عنوان اصل می پذیریم.

سکه های سربی کشف شده 

اما درباره سکه های سربی نازک این محوطه باید گفت که متأسفانه هیچ یک از آن ها در لایه باستانی با کف و یا داخل تابوت و نظیر آن به دست نیامده اند. محل کشف آن ها یا در بررسی سطحی محوطه است و یا در راه پله های آرامگاه ها که طبیعی است نتایج قطعی از این رهگذر حاصل نخواهد شد. این سکه ها که به علت نازکی آسیب پذیری بیشتری دارند، اغلب نقوش روی آن ها پاک شده و تصویر واضحی ندارند. روی یکی از سکه های سربی که صدمه کمتری دیده است نقشی از آتشدان دارد که ممکن است مربوط به دوره ساسانی باشد.

سکه های مسی کشف شده از محوطه

سکه های مسی، طبق معمول در یک طرف تصویر پادشاه را دارند که یا از روبه رو یا نیمرخ نقش شده است. در پشت سر، نقش ماه و ستاره و سه شاخه ای که گفته می شود لنگر کشتی است دیده می شود. پشت سکه ها اغلب خطوط نامشخص برجسته وجود دارد و گاهی نیز الهه آرتمیس را که معادل ناناست نقش کرده اند. دور سکه نوشته ای به خط آرامی دارد. در بین سکه های مکشوفه از گلالک، در یک مورد کلمه ناکامل یونانی BAC in [ΕοΣ]  یعنی پادشاه خوانده می شود. همچنین باید از یک سکه مسی بزرگ یا تترا دراخم (چهار درهمی) نام برد که در یک طرف نقش پادشاه را دارد که به سمت راست نگاه می کند و در پشت سکه خطوط برجسته نامنظم دارد. بقیه سکه ها کوچک و دراخم هستند.

متداول بودن فرهنگ یونانی در ایران در عصر شکل گیری محوطه

نگینی سبزرنگ با یک نام ایرانی، اما به خط یونانی نوشته شده است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این نگین که در آرامگاه ۴ از آرامگاه های گلاک شوشتر به دست آمده متعلق به شخصی به نام «اُرُدک» بوده است که احتمالا از مقام اجتماعی مهمی برخوردار بوده و یقینا این آرامگاه به او تعلق دارد (تصویر شماره ۲۸). زمان این آرامگاه را با توجه به مهر مکشوفه به خط یونانی باید هنگامی دانست که فرهنگ یونانی در ایران به شدت متداول بوده است. اگر چه زبان و خط آرامی زبان رایجی بوده اما ظاهرا استفاده از فرهنگ بیگانه به عنوان تشخص قلمداد می شده است.

 قطعات تابوت های مکشوفه از آرامگاه شماره ۵ از آرامگاه های گلاک شوشتر خصوصا معماری آن این نظر را تأیید می کند، زیرا نقوش کاملا از میتولوژی یونان (اسطوره شناسی یونان) سیراب شده اند. نقش برجسته زن با موهایی که آزادانه روی شانه اش ریخته است، اگر چه ایرانی نیست اما در هنر یونان این دوره هم به این شکل سراغ نمی توان گرفت. لذا بهتر است که متأثر از هنر یونان قلمداد شود (تصویر شماره ۳۳).

طبقه بندی آرامگاه ها

اگر چه در مجموع، همه آرامگاه های گلاک شوشتر تا اندازهای به هم شباهت دارند، اما می توان آنها را به دو گروه تقسیم کرد:

الف: گروه آرامگاه های زیرزمینی یعنی شماره های یک – دو – سه. این گروه صرفا ایرانی و شدیدأ متأثر از هنر ایلامی است و به عبارتی هنر معماری بومی از دوره ایلام میانه تا آن زمان زنده بوده است.

ب: گروه آرامگاه هایی که در سطح ساخته شده اند. اگر چه این گروه نیز اختلاف ارتفاعی بین ۳۰ تا ۶۰ سانتی متر با سطح زمین دارند، اما به عنوان آرامگاه های ساخته شده در سطح زمین طبقه بندی شده اند. این گروه برخلاف گروه اول فاقد سکو بوده و از اتاق ساده ای تشکیل شده اند، اما در جلو ورودی تزئینات گچی و نیم ستون های تزئینی دارند که متأثر از هنر بیگانه و مشخصا یونانی است.

آرامگاه های گلاک شوشتر به دوره الیمایی تعلق دارند

با توجه به مدارک به دست آمده، آرامگاه های گلاک شوشتر به دوره الیمایی تعلق دارند. لازم به ذکر است که بعد از اسکندر مقدونی، تعدادی حکومت های محلی در نقاط مختلف ایران به وجود آمدند که در عین داشتن استقلال داخلى، تابع حکومت مرکزی بودند. البته گاهی از ضعف حکومت مرکزی استفاده کرده خود را از قید آن آزاد می کردند. از جمله این حکومت ها و پادشاهی ها ماد، ارمنستان، خرسن، پارس و اليمایی بودند. برخی از این پادشاهی ها حق ضرب سکه داشتند.

با رواج فرهنگ هلنی در ایران، الیمایی ها نیز بی بهره نمانده و تأثیراتی پذیرفتند. بر روی سکه های آنان خدایان یونانی نقش و به خط یونانی آراسته شده اند. همچنین نقش لنگرکشتی که اقتباس از سلوکی ها بود در سکه های اليمایی دیده شده است. ظاهرا اليمایی ها باید از شگرد پادشاهان اشکانی استفاده کرده باشند. هرگاه قدرتی در خود احساس می کردند، علیه حکومت مرکزی قیام می نمودند. بهانه حمله آنیتوکوس سوم در سال ۱۸۷ پ.م به سرزمین اليمایی و قصد غارت معبد آرتمیس یا نانا، مؤید این گفتار است. محدوده تحت پادشاهی الیمایی از جنوب تا خلیج فارس و تمام خاک بختیاری تا گابینا (Gabiena) یا اصفهان کنونی وسعت داشته است.

در خاک بختیاری به خصوص ایذه، آثار فراوانی از فرهنگ الیمایی وجود دارد. ظاهرا آنجا مرکز و مقر این سلسله پادشاهی، از زمان تشکیل آن در عصر Iknapsos یعنی در سال ۱۶۲ پ.م تا زمان کامناسکیر ششم بوده است. به عبارتی در دوره ای که پادشاهان بومی سلطنت می کردند مقر آن ها در منطقه ایذه بوده اما از زمان سلسه جدید یعنی شاهزادگان استانی به ویژه بعد از سال ۴۵ میلادی که شوش به دست الیمایی ها سقوط کرد، مرکزیت حکومتی به شوشتر و شهر دستوا منتقل شد. آرامگاه های کنار شهر دستوا متعلق به این شاهان است.

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *